عوض داشتن و گله نداشتن
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۹ ب.ظ
نوشتهاند: وقتی به جزیره رسید، از خشم، پیراهن خود را پارهپاره کرد و زیر پا انداخت و لگدمال نمود.
او را در همان خانهای زندانی کردند، که در ۱۹۳۵ شاهزاده حبشی اسیر را به دستور همین «موسولینی» در آنجا تحتنظر قرار داده بودند.
(«شاهنامه آخرش خوشاست» باستانی پاریزی)