وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدای آمریکا» ثبت شده است

بی‌اعتنایی به قواعد نوشتن خبر

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۱۷ ب.ظ

«بالا‌ترین» را بالا و پایین می‌کردم که چشمم خورد به خبر محکومیت جاسوس ایرانی در اسراییل به ۷ سال زندان. لینک را باز کردم ببینم چی هست. در ایران اگر کسی متهم به جاسوسی برای اسراییل شود، بعید است به کمتر از حبس ابد محکوم شود. مجازات ناچیز موردی مشابه در اسراییل برایم جالب بود.

خبر از «صدای آمریکا» بود. بی‌اعتنایی به ابتدایی‌ترین استانداردهای نوشتن خبر باعث شد از خیر خبر بگذرم و برگردم به بالا‌ترین.

چند صفحه بعد همین خبر را این‌بار از «بی‌بی‌سی» دیدم. لینک را باز کردم تا خبرنویسی رسانه‌ی حرفه‌ای «بی‌بی‌سی» را ببینم و آن‌را با «صدای آمریکا» مقایسه کنم و بعد شاید یادداشتی بنویسم در مقایسه یک خبر واحد با دو تحریر متفاوت از دو رسانه. با کمال تعجب دیدم‌‌ همان نگارش «صدای آمریکا» در «بی‌بی‌سی» با تغییراتی اندک کپی شده است. بدون کمترین توجه به اصول، قواعد و استاندارد‌های متعارف خبرنویسی.

 در تیتر خبر از واژه «جاسوس ایران» استفاده شده. این تیتر «بی‌طرفی» رسانه را زیر سؤال می‌برد؛ شخص موردنظر به جاسوسی متهم شده و محکومیت وی هنوز تاییدنهایی نشده‌است اگرچه وکیل متهم حکم را منصفانه خوانده و گفته قصد شکایت به دادگاه تجدید‌نظر را ندارد

پاراگراف بعد از لید به جای پوشش خبر مربوط به تیتر، پیشینه خبر «یعنی بازداشت متهم جاسوسی در سال ۲۰۱۳ را پوشش داده است. این رعایت نکردن مدل «هرم وارونه» در خبرنویسی شاید خیلی مهم نباشد، اما مهم‌تر از آن استفاده از عنوان احترام‌آمیز «آقا» برای «علی منصوری» است که خلاف اصول حرفه‌ای نوشتن خبر است. عناوین احترام‌آمیز «آقا، خانم، جناب، ملکه و...» با رعایت اصولی مخصوص به خود رسانه‌ها، فقط در مورد افراد عالی‌رتبه آن‌هم با رعایت مراتبی موجه است. این اشکال تا پایان خبر سه‌بار دیگر در مورد «علی منصوری»، یک‌بار در مورد وکیل وی و یک‌بار هم در مورد «نتانیاهو» تکرار می‌شود.

همچنین نام کوچک «علی منصوری» تا پایان خبر چندین‌بار تکرار می‌شود، در حالی که براساس قواعد خبرنویسی نام و نام خانوادگی کامل سوژه یا منبع خبر فقط در پاراگراف اول یا لید آمده و در پاراگراف‌های بعد، فقط به نوشتن نام خانوادگی آن‌ها بسنده می‌شود.

 «بی‌بی‌سی» تلاش زیادی برای رعایت استاندارد‌های خبر داشته است. همین تلاش به علاوه روی‌کرد علمی و همراهی پایاپای با تکنولوژی روز و به قولی «آپدیت» بودن، اعتبار قابل توجهی برای این رسانه در سطح جهان فراهم کرده است.
بی‌توجهی به اصول حرفه‌ای نوشتن خبر می‌تواند لطمه شدیدی به اعتماد مخاطبین یک رسانه بزند و فقدان یا کم‌کاری «دیده‌بانی‌ خبر» در یک رسانه می‌تواند در درازمدت به کاهش اعتبار یک رسانه منجر شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۱۷
علی مصلحی

«نوری‌زاده» و تطهیر «حسنی‌مبارک»

جمعه, ۵ اسفند ۱۳۹۰، ۰۴:۳۷ ب.ظ
توهم که به قول معروف سبز و سرخ نیست. حتما نباید آدم «اهورا پیروز»  باشد که در یک تلوزیون ماهواره‌ای بنشیند و وعده‌های خنده‌آوری بدهد که هر ننه‌قمری را به خنده می‌اندازد، یا «فرود‌فولادوند» که اید‌ه‌های خود را با ساختن رادیوهای کنترل مرکزی و عضوگیری از طریق یک سایت اینترنتی و شبکه یوتیوب دنبال می‌کرد.
نه خیر حتما و به تنهایی این‌ها متوهم نیستند. هر کسی با هر عنوان و سابقه و مدرکی می‌تواند به سراغ توهم برود، یا توهم به سراغ او.
می‌توان احساس کرد که اگر آدم بی‌نظیری نیستم، کم‌نظیر هستم. می‌توان خود را در همه چیز و همه مقولات صاحب‌نظر و کار‌شناس فرض کرد و اظهار نظر نمود. از داروی‌گیاهی بگیر تا پیچیده‌ترین تکنولوژی‌های نظامی و استراتژیکی.
من خدای ناکرده، قصد توهین به هیچ شخصی، خصوصا آقای دکتر «علی‌رضا‌نوری‌زاده» را ندارم. اما آیا از رفتار متناقض و متضاد و پیش‌بینی‌های متعدد وی، که هیچکدام محقق نشده و همین‌طور هم بدون وقفه ادامه دارد، چه برداشتی غیر از توهم می‌توان کرد؟
آیا باید در برابر اینگونه رفتار و اشتباهات که در سایه سکوت و بی‌اعتنایی، پای جنبش‌سبز نوشته می‌شود، و علی‌القاعده متنافر با مانیفست اصلی جنبش هم هست، به سادگی و با بی‌اعتنایی عبور کرد؟
آقای دکتر «نوری‌زاده» دستِ‌کم ۳۰ سال است که در خارج از کشور، در نقش یک اپوزیسیون قوی و پرانرژی ظاهر شده، و در طول تمام این سال‌ها، مشغول رایزنی و کار‌شناسی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده‌است. هر سال هم وعده می‌داده‌است که، سال بعد جمهوری اسلامی واژگون شده و او در ایران و از میدان آزادی گزارش خواهد داد. و البته هنوز این آرزوی رویایی تحقق نیافته‌است. ولی این تحقق نیافتن آرزو‌ها و رویا‌ها و پیش‌بینی‌ها، هیچ‌گاه باعث نشده، تا او سرخورده شده و کار را‌‌ رها کند و در عین حال هم یک‌بار، حتی یک‌بار به علت اشتباه در محاسبه یا اشتباه در پیش‌بینی یا اشتباه در هرچیزی که منجر به اثبات خلاف وعده‌های او، بار‌ها و بار‌ها شده، خود را موظف ندانسته که از مخاطبین خود عذرخواهی نماید.
 «علی‌رضا‌نوری‌زاده» بر خلاف آنکه تلاش می‌کند خود را آدمی جنتلمن و بافرهنگ و منسوب به پیشینه خانوادگی اصطلاحا باکلاسی نشان دهد، به معنای واقعی کلمه آدم «لمپن»ی است. در تمام مباحثه‌ها و گفتگوی‌های تصویری و صوتی خود، هیچ ابایی از به کار بردن الفاظ زشت و خلاف ادب ندارد و حرمت اشخاص برایش اصلا موضوعیت و معنا ندارد. حتی اگر مهمان رسانه‌ای باشد که تا اندازه‌ای وسواس نسبت به اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ دارند. بی‌جهت نیست که همیشه مهمان‌ویژه شبکه ماهواره‌ای «صدای‌آمریکا» است که خیلی به اصول و قواعد رسانه توجه ندارند. با این‌حال «نوری‌زاده» در این شبکه تلوزیونی کمی جانب احتیاط را رعایت می‌کند. و الا در برنامه‌های سایت شخصی وی و همچنین چند شبکه آماتور که ایشان در آن‌ها اجرای برنامه دارد، این بی‌توجهی و مرزشکنی واویلاست.
آقای «نوری‌زاده» در برنامه امشب (۱۳۹۰/۱۲/۰۵) تفسیر خبر صدای آمریکا و در پاسخ به سؤالی که به مقایسه بین اتفاقات سال گذشته در سایر کشورهای عربی با کشور «سوریه» می‌پرداخت، گفت که کشور «مصر» کشته نداشت. و وقتی با توضیح مجری برنامه (بیژن فرهودی) مواجه شد که اعلام کرد در جریان نا‌آرامی‌های مصر دستِ‌کم ۸۰۰ نفر کشته شدند، اعلام کرد که آن‌ها را «مبارک» نکشت آن‌ها قربانی یک گروه شدند. گو اینکه این گروه ناگهان از آسمان نازل شده و فقط ماموریت داشتند تا این عده را کشته و دوباره به آسمان برگردند و اصلا روح «حسنی‌مبارک» هم از وجود آن‌ها در حاشیه و اطراف خودش بی‌خبر بوده‌است.
این اندازه کودکانه به قضیه نگاه کردن و در پی آن دست به توجیه زدن، البته که از آقای «نوری‌زاده» تعجب‌آور نیست. آقای دکتر اگر با همین وضعیت در مورد ایران روبه رو شود و مثلا شخصی مثل خودش اما در جایگاه توجیه رهبر ایران نشسته باشد و بگوید، رهبری ایران از وقایع خشونت‌بار کشور اطلاع نداشته و ناراضی بوده، بلافاصله ایراد می‌گیرد که، اگر مطلع نیست، پس چرا رهبر کشور است؟ و اگر رهبر کشور است باید که از همه چیز اطراف خودش و در حوزه تحت مدیریت‌اش با خبر باشد. به عبارتی آقای «خامنه‌ای» موظف است با خبر باشد و مانع شود، اما «حسنی‌مبارک» چنین وظیفه‌ای ندارد چون آقای دکتر چنین تشخیص داده‌ و تجویز فرموده‌اند.
بزرگ‌ترین مولفه کار کار‌شناسی و تحلیل و اظهار نظر در قلمرو عمومی، آن است که اگر آدم مرتکب اشتباه شد، بلافاصله اشتباه خود را پذیرفته و از مخاطبین خود عذر‌خواهی نماید. بعضی وقت‌ها حتی لازم می‌آید آدم مسؤلیت اشتباه همکاران و زیر مجموعه‌ای را برای ترمیم اعتبار عمومی خود برعهده بگیرد.
آقای «نوری‌زاده» ظاهرا خود را از این مولفه و مشخصه و نیاز به ترمیم اعتبار و آبرو بی‌نیاز می‌دانند. والا باید در جریان گاف رسانه‌ای موسوم به «سردارمدحی» که افتضاح عمومی گسترده‌ای را به دنبال داشت و با هیچ بهانه و توضیحی قابل توجیه و رفع و رجوع نبود، برای یکبار قبول می‌کرد که اشتباه کرده و از مخاطبین خود عذر می‌خواست. اما کیست که نداند ایشان و آقای «شریعتمداری» هیچگاه اشتباه نمی‌کنند تا نیاز به عذر و پوزش داشته باشند؟
 همیشه حق با آنهاست حتی اگر خلافش ثابت شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۳۷
علی مصلحی

از «نادران» دربند تا «نوری‌زاد» آزاده

شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۰۴:۳۷ ب.ظ

دیشب در برنامه «تفسیر خبر» صدای آمریکا، هنگامی که «جمشیدچالنگی» مجری برنامه از دکتر «علی‌رضا‌ نوری‌زاده» مهمان برنامه درباره نامه «محمد نوری‌زاد» خطاب به ریس قوه قضاییه سؤال کرد؛ آقای دکتر «نوری‌زاده» گفت که؛ «روح‌الله‌ حسینیان» که ایشان او را «خسرو خوبان» خطاب فرمود گفته‌اند که اصول‌گرایان هم به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌شوند و از دید ایشان(حسینیان) آقای «نوری‌زاد» و «‌نادران» و ... در دسته «اصول‌گرایان‌ بد» طبقه‌بندی می‌شوند.

هرچند که اغلب دوستان متوجه هستند منظور دکتر «نوری‌زاده» مقایسه مطلق این دو نفر نیست، اما با توجه به کاهش زمان برنامه «تفسیرخبر» و فرصت اندک میهمانان، خیلی از حرف‌ها نگفته باقی می‌ماند و خیلی از حرف‌ها هم کامل زده نمی‌شود و ناقص می‌ماند، به این دلیل ممکن است امر بر بعضی مشتبه شده و این مقایسه مطلق انگاشته شود. بنابراین شایسته است، بازخوانی مختصری از این دو شخصیت برای تمیز رفتار آن‌ها صورت پذیرد.

لقب «حر» که به درستی از طرف جنبش سبز به آزاده سرفراز و فیلم‌ساز و نویسنده ارزش‌مند معاصر آقای «محمد‌نوری‌زاد» اعطا شد، به‌حق شایستگی و برازندگی تام با شخصیت بزرگ ایشان دارد و از این منظر به هیچ عنوان ایشان نه‌تنها قابل مقایسه با اصول‌گرایان اعم از بد و خوب نیست، بلکه حتی طبقه‌بندی ایشان در رسته اصول‌گرایان اصلا خطاست.

از طرفی قرار گرفتن نام این آزاده سرفراز و حر دلیر جنبش سبز در کنار نام آدمی که شخصیت‌َش ترجمان واقعی کلمه حقارت است، بی‌حرمتی به آزادگی و سرفرازی است.

بدون شک مردم عزیز و سبز ایران نامه‌های اخیر آقای «نوری‌زاد» که درباره دوستان اصلاح‌طلب هم‌بندش به نگارش در‌آورده را خوانده و مستحضر هستند که ایشان بارها اقرار نموده‌است که (مثلا سال‌ها «محسن‌ میردامادی» را نمی‌شناخته و به‌دلیل همین نشناختن و اطلاعات غلط چه قضاوت‌هایی که درباره او نداشته است). همین اطلاعات دروغ که از طریق کانال‌های تعریف‌شده طی سی سال گذشته کار تغذیه فکری و روحی جماعت بزرگی از نیروهای ارشد نظام و نگه‌داشتن آن‌ها در خواب غفلت را بر عهده داشته، متاسفانه بارها منبع قضاوت درباره چهره‌های خدوم و ارزش‌مند نظام توسط آقای «نوری‌زاد» گردیده و باز همین کانال‌ها اجازه بررسی و دقت در قضاوت را به امثال ایشان نمی‌داده‌اند. تا کودتای ۲۲ خرداد ۸۸ که پرده‌ها برافتاد.

و باید به حقیقت اعتراف کرد که نامه‌ها و نوشته‌های اخیر ایشان روی وبلاگ پس از توجه و دقتی که نصیب ایشان شد، نقش بسیار بارز و ارزنده‌ای در تاباندن نور حقیقت به تاریک‌خانه دروغ و نیرنگ و تزویر حاکمیت داشته است.

در سوی دیگر اما در شرایطی که پرده از تاریک‌خانه دروغ برافتاده و همه مردم به عریان‌بودن پادشاه بی‌هراس از اتهام حرام‌زادگی اقرار و اعتراف می‌نمایند، تازه آقای «نادران» و جماعت هم‌راهش از جمله آقایان «علی‌ مطهری» «علی‌رضا ذاکانی» و «احمد‌ توکلی» به فکر مشروعیت‌زایی و پرده‌افکندن بر آبرویی دارند که چند صباحی است که ریخته‌شده اما آن‌ها کماکان به کوبیدن آب در هاون جهالت مشغولند.

به‌راستی آیا حضرات از خودشان نمی‌پرسند اگر «محمدرضا رحیمی» دزد است، پس چرا محاکمه و مجازات نمی‌شود؟ و اگر دزد نیست چرا آقایان که بیش‌ترین اتهام دزدی را متوجه ایشان نموده‌اند محاکمه و مجازات نمی‌شوند؟ و آن‌گاه در این نظام ولایی آب هم از آب تکان نمی‌خورد؟

با این تفاسیر آیا شما شباهتی بین آقایان «الیاس نادران» و «محمد نوری‌زاد» می‌بینید؟ و به‌راستی آیا قرارگرفتن نام این‌ها کنار هم و اصول‌گراخواندن «نوری‌زاد» اهانت آشکار به این آزاده دلاور که «نمایش‌گاه‌ قضاوت» ایران را به حقارت واداشته نیست؟
این نوشته در کابل‌پرس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۸۹ ، ۱۶:۳۷
علی مصلحی

«فارسی‌وان» اشاعه ویروس ابتذال

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۲۰ ق.ظ

چند سال پیش نویسنده‌ای در اعتراض به فیلترینگ موجود در اینترنت مقاله‌ای را در یکی از روزنامه‌های ایران به چاپ رسانده بود تحت عنوان: «سایت‌های سکسی فعال، سایت‌های سیاسی فیلتر».

آن‌روزها مثل حالا از فیلترشکن و نرم‌افزارهایی که می‌تواند خارج از عرف مخابرات ایران، مستقیما به سرورهایی خارج از کشور متصل شوند (vpn) به این شکل گسترده خبری نبود و یا بود و کاربران از وجود آن اطلاع زیادی نداشتند.

بزرگترین دلیل شرکت مخابرات به‌عنوان متولی اینترنت و یا دولت‌مردان ایران برای نصب و تعبیه نرم‌افزارهای مخصوص فیلترینگ بر سر راه اینترنت، مبارزه با ابتذال و جلوگیری از امکان دردسترس آزاد بودن سایت‌های مستهجن بوده و هست. اما عملا شکل اتفاقی که افتاده چیز دیگری است، و اکثر هزینه‌هایی که از این بابت، مسئولیت پرداخت آن‌را شهروندان ایرانی برعهده دارند، متوجه سایت‌های سیاسی و هنری می‌باشد و دسترسی به سایت‌های مستهجن اگر کار آسانی نباشد، کار سختی هم نیست.

 این یک ادعا یا بلوف سیاسی نیست. واقیعتی است که به عریانی در فضا و شرایط موجود قابل مشاهده می‌باشد.

در کنار مبارزه ناموفق چندین‌ساله با تهدیدات فرهنگی و ابتذال اینترنتی از طریق «فیلترینگ»، اخیرا مبارزه با ابتذال از طریق ارسال پارازیت بر روی امواج ایستگاه‌های ماهواره‌ای، در دستور کار مقامات عالی‌رتبه ایران قرار گرفته‌است.
 این اقدام واکنش شدید کشورهای اروپایی و غربی دارنده ایستگاه‌های ماهواره‌ای و استفاده‌کنندگان از آن را به‌همراه داشته است.

اما نکته دردناک و تاسف‌آور در این رابطه اینست که؛ این‌روزها شهروندانی که مسئولیت پرداخت هزینه‌های سرسام‌آور ارسال پارازیت، در کنار هزینه فیلترینگ سایت‌های اینترنتی را بر عهده دارند اکثرا در خانه‌های خود شادمانه مجموعه سریال‌های مبتذل و مخرب فرهنگی را به تماشا نشسته‌اند که از طریق شبکه ماه‌واره‌ای پخش می‌شود و هیچ‌گونه پارازیت، قطع، و پرشی هم متوجه پخش آن نیست.

به‌راستی چرا بینندگان سریال‌های نازل و فاقد کمترین ارزش اخلاقی و یا هنری مثل سریال‌های شبکه «فارسی وان» از خود نمی‌پرسند که؛ اگر هدف ارسال پارازیت بر روی امواج ماه‌واره مبارزه با ابتذال است، چرا این ابتذال فقط در شبکه‌های ماه‌واره‌ای خبری «بی.بی.سی» و «صدای آمریکا» مشاهده می‌شود و این سریال سرگرم‌کننده که تابلوی واقعی ابتذال و مبلغ ازهم‌گسیختگی اخلاقی و به نوعی اشاعه ویروس ابتذال به عریان‌ترین وجه و شفاف‌ترین شکل آن می‌باشد، مصداق ابتذال از نظر متولیان پارازیت نیست؟

و چرا شبکه پخش‌کننده سریال‌های مجموعه «فارسی وان» و ایستگاه ماه‌واره‌ای پخش‌کننده آن، هیچ‌گونه اعتراضی را همچون اکثر ایستگاه‌های ماه‌واره‌ای به کشور ایران ندارد؟

مطلب در شرایطی جالب می‌شود که توجه داشته باشیم، اگرچه غیر از کشور ایران کشورهای فارسی‌زبان دیگری هم در دنیا وجود دارد، اما نوع ترجمه و ادای دیالوگ‌های این سریال نشان می‌دهد، این سریال پیش از کشورهای فارسی زبان «افغانستان» «تاجیکستان» و ... برای تغذیه مخاطب فارسی‌زبان ایرانی تولید و پخش آن در دستور کار قرار گرفته‌است.

اما تاسف و دردناکی این اتفاق زمانی شدت می‌یابد، که سیاست‌های سازنده سریال با سیاست‌های فریبنده فرهنگی دولت‌مردان معاصر ایران، هم‌سو و هم‌رنگ از آب درمی‌آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۸۹ ، ۰۶:۲۰
علی مصلحی