وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

یک بام و دو هوای ایرنا

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ق.ظ

ایرنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، شنبه ۲۱ آذرماه، در مطلبی با تیتر «گاردین: گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری/ تروریست پروری وهابیت سعودی و تلاش کنگره برای محدودکردن ایرانیان»، به مطلبی در روزنامه انگلیسی «گاردین» اشاره کرده که در آن نویسنده به اعمال محدودیت‌های جدید کنگره آمریکا در قبال ایرانیان، و شهروندان آمریکایی که به ایران سفر می‌کنند، واکنش منفی نشان داده است.

نکته جالب توجه و تاسف در بازنشر این مطلب «گاردین» در خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی اینست که یادداشت گاردین را «احمد صدری» جامعه‌شناس ایرانی‌ و استاد دانشگاه «لیک فارست» نوشته و طی یک‌دو روز گذشته با استقبال شایان توجه ایرانیان در سراسر دنیا، بار‌ها این طرف و آن‌طرف بازنشر و در شبکه‌های اجتماعی همرسانی شده است. اما در بازنشر خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، مطلقا اشاره‌ای به نام نویسنده یادداشت نشده و نا‌م این استاد ایرانی مسلمان شیعه از مطلب «گاردین» فاکتور گرفته شده است.

به لحاظ قواعد رسانه‌ای، ایرادی بر کار ایرنا نیست. چون به منبع اصلی که «گاردین» باشد رفرنس داده شده، اما این کم‌لطفی در حق استاد «احمد صدری» به هیچ روی قابل توجیه نیست. این‌ موضوع وقتی برجسته‌تر خود را نشان می‌دهد که وقتی «سید حسین موسویان» یادداشتی در هر یک از نشریه‌های خارج از کشور منتشر می‌کند، ایرنا مطلب را با برجسته کردن شخصیت «موسویان» و بها دادن به نوشته با رویکرد برجسته‌کردن شخصیت نویسنده بازشر و منشر می‌کند.(+) (+) (+) (+)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۳
علی مصلحی

برای پوشش خطا، به عذر بدتر از گناه متوسل نشویم

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ
تارنمای اینترنتی «علم فردا» که در حوزه الکترونیک و اینترنت فعال است، در آخرین پست خود که لحظاتی پیش منتشر کرد، فایل کِرَک (قفل‌شکن) نسخه نهایی ویندوز ۱۰ را منتشر کرد. کاری که اگر سایت‌های کاسب‌کار و کپی‌کار که توجهی به اخلاق به معنای عام و از منظری جزئی‌تر قواعد کپی‌رایت و حق مولف ندارند، انجام می‌دادند ــ که انجام می‌دهند ــ مورد سؤال و تعجب نبود، اما از این وب‌سایت که داعیه‌دار توجه به اخلاق حرفه‌ای و رعایت حق مولف است، بسیار عجیب و زشت است.
از زشت‌بودن این کار در نگاه عام که بگذریم، عذر بد‌تر از گناهی است که این سایت برای این رفتار خلاف قانون و قاعده و اخلاق خود آورده و مثلا خواسته اعلام کند که پایش را از گلیم قانون و اخلاق بیرون نگذاشته است.

 «علم فردا» نوشته است: «حقیقتا دوس نداریم در وب‌سایت علم فردا هیچ کرکی منتشر بشه چون واقعا به حقوق مولف اعتقاد داریم اما بنا به دو دلیل مهم مجبور شدم که این کرک ویندوز ۱۰ رو در اختیار شما دوستان عزیزم بذارم:
۱- امریکا و محتدانش هیچوقت به ما رحم نکردن!
شرکت‌های نرم‌افزاری آمریکایی (به اضافه متحدان و شرکای تجاری‌شون) خیلی از سرویس‌های رایگان‌شون رو بدون هیچ تعارفی و به طرز توهین‌آمیزی از ما دریغ کردن بنابراین چه دلیلی داره ما بخوایم به حقوق مولفین آمریکا احترام بذاریم؟!»

 به دلیل دوم این سایت کاری ندارم که فنی است و در حوصله بحث نیست، اما به همین دلیل اول نگاه کنیم که چه‌قدر کودکانه، حقیر و زشت است و آدمی را تا چه پایه می‌تواند بدون کم‌ترین نصیبی حقیر کند.

یکم: شرکت «مایکروسافت» منتشر‌کننده ویندوز، یک شرکت خصوصی متعلق به یک شهروند آمریکایی به نام «بیل گیتس» هست و ابدا ربطی به رحم نکردن آمریکا به ما ندارد. آن‌که ــ بر فرض صحت ــ به ما رحم نکرده، دولت ‌آمریکاست نه ملت و نه افراد و شخصیت‌های حقیقی یا حقوقی با ملیت آن کشور.

دوم: این آقای «بیل گیتس» که شرکت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری «مایکروسافت» متلق به ایشان است، برحسب اتفاق یکی از مشفق و مهربان‌ترین سرمایه‌داران بزرگ جهان خصوصا نسبت به کودکان بی‌سرپرست و فقرای جهان است، به طوری‌که علاوه بر آن‌که در زمان حیات خود موسس بزرگ‌ترین بنیاد خیریه با بالا‌ترین میزان کمک به مستمندان بوده، تمام دارایی خود را پس از مرگ به طور کامل وقف کمک به نیازمندان جهان کرده و رسما هم اعلام کرده فرزندان از اموال وی نباید ارث ببرند.
 با این توصیف آدمی که «رحم» و شفقتش به دنیا ثابت شده نمی‌تواند نسبت به مردم ایران «بی‌رحم» باشد.

 سوم: با فرض آن‌که در اصل دولت آمریکا نسبت به ایران و جهان مهربان بود و همه ظلم‌ها از ناحیه همین مایکروسافت و همین آقای «گیتس» متوجه ما و دیگر نقاط دنیا بود، آیا به صرف این قاعده، دزدی ما از یک دزد یا ظالم یا ستم‌کار مجاز و کاری اخلاقی و درست است؟
به عبارت مشهور: آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟

طراحی فایل‌های کرک و قفل‌شکن برای نرم‌افزارهایی که با قصد فروش از ابتدا با رمز و قفل طراحی می‌شوند و هنگام استفاده از آن باید رمز یا لایسنس آن‌ها را از مراکزی خاص خریداری کرد، در معارف شرعی و دینی تعبیری دارد که به آن «دزدی» می‌گویند.
 کمک به انتشار  این این فایل‌های سرقتی هم در حکم دزدی  و نشر رفتار خلاف اخلاق است.

شوربختانه باید گفت به غیر از وب‌سایت «علم فردا» از همین امروز و فردا تعداد قابل توجهی از سایت‌های واسطه بدون کم‌ترین توجیه اخلاقی و صرفا با توجیه اقتصادی و به منظور بالابردن تعداد مخاطب و کلیک و جذب آگهی و کاربر، اقدام به انتشار و آموزش دانلود فایل کرک نسخه نرم‌افزاری ویندوز ۱۰ می‌کنند که بر حسب قاعده باید برای دانلود قانونی آن هزینه پرداخت و لایسنس خرید.

اما‌ ای کاش وب‌سایت «علم فردا» هم مثل همه سایت‌های دیگر همین کار را بدون توجیه و بهانه انجام می‌داد و برای توجیه رفتار غیراخلاق خود به عذری بد‌تر از گناه متوسل نمی‌شد.

مرتبط:
همه حقوق متغلق به کپی‌کار است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۷
علی مصلحی

بی احترامی به دیگران به چه قیمتی؟

جمعه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۱، ۰۵:۰۴ ب.ظ

حقیقت آن‌َست که «با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود» و با افتخار به این‌که ما گذشته غنی فرهنگی داشته‌ایم و سر‌آمدان علم و فرهنگ و هنر متعلق به ما و کشور ما بوده‌اند، نمی‌توانیم در دنیا ادعای فرهنگی و متمدن‌بودن کنیم و توقع هم داشته باشیم که دنیا به چشم یک کشور و ملت متمدن و بافرهنگ به ما نگاه کند.

افتخار به نمادهای برجسته و منحصر به‌ فرد فرهنگی، علمی، هنری و ادبی زمان‌های گذشته، و دخیل‌بستن به تاریخ و پیشینه پرافتخار فرهنگی و هنری، اگرچه برای تشخُص‌بخشیدن به هویت فرهنگی و ملی و حفظ ریشه‌های عمیق فرهنگ یک ملت ارزش‌مند، بلکه ضروری و یک وظیفه است، اما به‌تنهایی نمی‌تواند نشانه آن باشد که وارثان آن آثار و آن گنچینه‌ها، واجد همه آن ارزش‌ها و آن میراث هستند و مردمان امروز، فرزندان خلف پدارن متمدن دی‌روز هستند و لاجرم متمدن.
 
شوربختانه باید گفت ما نه‌تنها امروز یک کشور جهانِ‌سومی، که یک کشور عقب‌افتاده هستیم که بر اساس استاندارد‌ها و معیارهای علمی موجود، در پایین‌ترین طبقه‌ها در میان کشور‌های جهان قرارمی‌گیریم.

 مردم ما از کم‌ترین امکانات و نتایج درخشان و روبه‌افزون علم و تکنولوژی که محروم و ممنوع‌اند هیچ، با شاخصه‌های اخلاقی و فرهنگی نیز سال‌ها فاصله داشته و از آن‌ها نیز محروم‌اند.

لازم نیست خیلی خودمان را به شعارهای تهی از واقعیت و کذب دل‌خوش کنیم و خیلی به گذشته‌گانمان افتخار کنیم و خود را فریب دهیم که مثلا «منشور‌ کورش» مال ما است و «بوعلی» ایرانی بوده، و «حافظ» و «سعدی» و «مولوی» ایرانی بوده‌اند و گستره جغرافیای ایران از کجا تا به کجا بوده‌است و ... .
به قول معروف «داشتم‌ داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است.»

 این‌ها واقعیت «فقر» عمیق جامعه امروز ایران و ایرانی را در تمام زمینه‌ها عوض نمی‌کند و جبران نمی‌نماید.

تزیین چهارپایان به نشانه بی‌احترامی و تحقیر دیگر کشور‌ها و دیگر مردم جهان به پرچم آن کشور‌ها و در خیابان‌های شهر‌ها گرداندن و از آن عکس و فیلم تهیه‌کردن و در رسانه‌های عمومی جهانی نمایش دادن، یعنی ورشکستگی در اخلاق و فرهنگ و تمدن.

 این کار، چیزی از داشته‌های آن‌ها کم نمی‌کند، از داشته‌های ما اما، بسیار کم می‌کند.‌‌ همان داشته‌هایی که زمانی بدان‌ها در جهان مشهور و معروف بوده‌ایم و با رفتاری از این دست گام‌به‌گام، و یکی‌یکی آن‌ها را از دست داده‌ایم. و آن‌قدر در این قربانی‌شدن و ازدست‌دادن، مست و شادمان بوده‌ایم که هوش‌یارشدن و توجه، بسیار زمان‌بر شده‌است.

حکایت شیرین و در عین حال تلخ «خر برفت‌ و خر برفت و خر برفت» مولوی را حتما همه ما خوانده‌ایم و خیلی هم بدان خندیده‌ایم غافل از آن‌که «خود حکایت نقد حال ماست‌ آن.»

نشانه‌های ملی و از جمله پرچم، نماد ملیت و فرهنگ کشورهاست. همه مردم دنیا براساس احترام متقابل و پروتکل‌ها و مقاوله‌نامه‌ و میثاق‌نامه‌های بین‌المللی نوشته و نانوشته، به نمادهای ملی هم‌دیگر احترام می‌گذارند. در داخل مرز‌ها، مردم برای صیانت از نماد‌های ملی، حتی از جان خود نیز دست می‌شویند و برای حفظ آن جان‌فشانی می‌کنند.

بی‌احترامی به نماد‌ها و اسطوره‌های ملی دیگر کشور‌ها در هیچ جایی و از هیچ فرد و مقامی پسندیده و قابل‌دفاع نیست. اگر یک کشور یا قوم و ملت عقب‌مانده هم بدان دست زد، بلافاصله با واکنش منفی جهانی روبه‌رو می‌شود.
 بر فرض هم که نشود، هیچ دستگاه دیپلماسی مترقی نباید به شهروندان خود اجازه دهد که به نمادهای ملی دیگر کشور‌ها بی‌احترامی و توهین‌ کنند.

 این‌که یک کشور حقوق کشور دیگر را پای‌مال نموده و یا در سرنوشت آن دخالت بی‌جا نموده و ... امر جداگانه‌ای است که باید با روند و روش‌های دیگری بدان پاسخ داده و بدان پرداخت و الا، توسل به چنین شیوه‌های مذمومی، نه‌تنها باری را سبک، و گرهی را باز نمی‌کند، که عملا کورکردن گره‌ای‌ است که با دست قابل باز کردن بود و حالا به دندان هم سخت گشوده می‌شود.
 
بی‌احترامی به پرچم کشور «ایلات‌ متحده‌ آمریکا» و «بریتانیا» و کشور اشغال‌گر «اسراییل» و دیگر کشور‌ها، از ابتدای انقلاب در ایران مرسوم و متداول، و حتی پسندیده بود و جوانان انقلابی ابتدای انقلاب، کمی که پا به سن گذاشته و از خامی ابتدایی آن روز‌ها فاصله گرفتند، متوجه اشتباه شده و آن‌را‌‌ رها نمودند.
 
حتی اعضای «دفتر تحکیم وحدت» در مراسم هر ساله روز ۱۳ آبان، حدود یک‌دهه پیش اعلام نمودند که در احترام به طرح «گفت‌وگوی تمدن‌ها» مراسم نمادین آتش‌زدن پرچم «آمریکا» را دیگر برگزار نخواهند کرد و از آن سال دیگر این اتفاق نیفتاد.

 اگر بی‌احترامی به دیگران و نماد‌ها و اسطوره‌های ملی و مذهبی آن‌ها، نتیجه و موفقیتی می‌توانست داشته باشد، هیچ‌گاه امپراطوری «خسروپرویز» پادشاه گستاخ ایرانی که نامه دعوت پیامبر اسلام را پاره کرد، آن‌گونه رقم نمی‌خورد و همه میراث گذشتگانش آن‌گونه بر باد نمی‌رفت.

مرتبط:
سال‌روز بی‌اخلاقی در مناسبات بین‌المللی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۰۴
علی مصلحی

جواب «های» همیشه «هوی» نیست

جمعه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ۰۴:۲۸ ب.ظ

اگر «اخلاق» مبنای رفتار سیاسی نباشد، باید اعتراف کرد که نه تنها سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، بلکه انسان‌ها در بهترین حالت تبدیل به حیوانات جنگل می‌شوند و قانون و قاعده «تنازع بقا» به جای حقوق و اخلاق و قانون، حکم‌فرما شده، و در چشم برهم‌زدنی، بساط قصابی انسان توسط انسان برپا می‌شود.
در این پروسه معتقدین به اخلاق و مبادیان آداب شهروندی و اخلاق انسانی هم نه تنها مورد رحم قرار نمی‌گیرند، که حتی به آن علت که نقشی منفعل دارند، زود‌تر به آتش حرص و ولع دیگران گرفتار شده و قربانیان اولیه هستند. «قانون‌‌جنگل» تر و خشک نمی شناسد و همه را با هم می‌سوزاند.
اما ظاهرا واقعیت موجود این‌گونه سیاه و خطرناک نیست و به نظر می‌رسد انسان‌ها در کنار همدیگر نسبتا به آرامی زندگی می‌کنند و به همدیگر احترام می‌گذارند و «رحم» و «شفقت» به اندازه قابل توجهی در مناسبات بین انسان‌ها حاکم هست.
این واقعیت البته منکر وجود نا‌امنی و جنگ و بی‌رحمی و خون‌ریزی و کشت و کشتار، بین انسان‌ها در بعضی از نقاط زمین نیست، و نمی‌توان منکر شد، که هستند آدمیانی که تلاش می‌کنند مناسبات روزمره خود را نه بر مبنای اخلاق و قانون و حقوق، که بر مبنای اصل «تنازع بقا» تنظیم نموده و به اعتبار آنکه زور، یا پول بیشتری دارند، خواهان تسلط بر دیگر انسان‌ها بوده و تلاش می‌کنند تا آن‌ها را برده و بنده خود قرار دهند و اگر مقاومت نمودند، خونشان را می‌مکند.
 جوامع به‌‌ همان میزان که نسبت بیشتری با اخلاق برقرار نموده باشند، به‌‌ همان میزان هم از رضایتمندی و سعادت و آرامش بیشتری برخورداند. و هرچه نسبتشان با اخلاق کمتر باشد، نا‌آرامی و توحش و در نتیجه نارضایتی افزایش می‌یابد.
 پوشیده نیست که کشورهای استکباری، طی سالیان متمادی با استناد به «بر‌تر»ی‌های موهوم اقتصادی و نژادی و نظامی و... تلاش می‌نموده‌اند که کشورهای ضعیف‌تر را زیردست و دست‌نشانده و مستعمره خود نموده و حقوق اساسی و انسانی آن‌ها را پایمال نمایند.
برای این برتری‌جویی و سیادت، به هر ترفندی هم که ممکن بوده، روی آورده‌اند. حتی به اخلاق دستبرد زده و با تعریف باژگونه و غلط از آن، ابزاری برای استیلای غیر‌انسانی خود فراهم نموده‌اند.
اما به‌تدریج و طی سال‌های قرن‌های نوزدهم و بیستم، این برتری‌جویی و احساس سیادت، کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد. کشورهای مستعمره، استقلال خود را بازیافتند و تعصبات نژادپرستانه و قومیتی و... رنگ باخته و حرکت ملت‌ها به سمت آزادی شتاب بیشتری گرفت.
ناگفته پیداست، آنچه باعث شد میزان بهره‌مندی انسان‌ها از آزادی، هر روز بیشتر و وسیع‌تر شود، تنها و تنها احترام به قانون و اخلاق و دورشدن هرچه بیشتر کشور‌ها، از توسل به شیوه‌های استیلاجویانه و منافی اخلاق بود.
تردیدی نیست، توسل به شیوه‌های غیراخلاقی و غیرقانونی، در مقابل برتری‌جویانی که به ناحق خود را مستحق برتری‌هایی موهوم می‌دانند، و اقدام به مقابله به مثل با آن‌ها برای احقاق حق، نه تنها کمکی به این امر نمی‌کند، که برافروختن آتش فراگیر «قانون جنگل» و حرکت عقب‌گرد در مسیر دستیابی به آزدای و استقلال را به دنبال دارد.
اگر «نلسون ماندلا» برای احقاق حقوق سیاهان «آفریقای‌جنوبی» در مقابل «آپارتاید» به خشونت متوسل می‌شد، سالیان سال دیگر هم مردم مظلوم آن کشور نمی‌توانستند آزدای و آرامشی که امروز از آن برخورداند را کسب کنند و «ماندلا» هم امروز نامی فراموش شده و نفرین شده برای همه تاریخ می‌بود نه آنکه افتخار و الگویی باشد برای بشریت و اخلاق.
 «ایلات‌متحده‌امریکا» چندین سال است که با بی‌احترامی کامل به قواعد و قوانین رسمی جهانی در رفتاری زشت، از اتباع ایرانی که قصد ورود به خاک آن کشور را دارند، انگشت‌نگاری می‌نماید.
 این بی‌حرمتی مسلم سیاسی، از آنرو که جهانیان خاطره دهان‌کجی آشکار ایران به قواعد بین‌المللی و اشغال سفارت آن کشور را در حافظه داشتند، با رضایت تلویحی اکثر کشورهای جهان نادیده گرفته شده و محکومیت شایسته‌ای نیافت.
این رفتار ادامه داشت و هر ایرانی که قصد ورود به خاک آن کشور را داشت، به استثنا هیئت‌های بلندپایه دیپلماتیک، که قصد حضور در «مجمع عمومی سازمان ملل» را داشتند، باید در مبادی ورودی آن کشور انگشت‌نگاری می‌شد.
واکنش اصولی و تا اندازه‌ای درست ایران می‌رفت که به سرافرازی ایران و سرافکندگی طرف آمریکایی بیانجامد، که نوبت به نمایندگی برگزیدگان ماجراجوی مجلس هفتم، در مجلس شورای اسلامی رسید، که اسباب شرمندگی و سرافکندگی قابل توجهی را برای ایران، با تصویب طرح مقابله به مثل و انگشت‌نگاری از اتباع آمریکای در مبادی ورودی کشور، فراهم نمایند. (+)
بهانه به سادگی به دست جهان افتاد تا به راحتی کشورهای دیگری نیز در بی‌حرمتی آشکار به شهروندان ایرانی، بدون هراس از واکنش‌های جهانی پیش‌قدم شده، و با تکرار رفتار مشابه «ایلات متحده» شهروندان ایرانی را در مبادی ورودی کشور خود انگشت‌نگاری کنند.
در ادامه این پروسه ناهنجار، غیر اخلاقی و مبتذل، به تازگی و در واکنش به رفتار دولت عربستان، اعضای تیم «الاتفاق عربستان» حریف «استقلال» در مرحله دوم پلی‌آف لیگ قهرمانان آسیا در فرودگاه امام  انگشت‌نگاری شدند.(+)
جدای از نگاهی که سیاست و کشورداری به این رفتار داشته و ادعاهایی که طراحان این طرح و ماجراجویان مطرح می‌کنند و حقوقی که برای خود قائل هستند، بر فرض که این یک قاعده جهانی باشد و همه کشور‌ها برای استیفای حقوق خود به مقابله به مثل روی می‌آورند، و این یک روند جهانی است، پرسش اساسی اینست: آیا در آن کشور‌ها هم آنگونه که در کشور ایران ادعا می‌شود، سیاست عین دیانت هست؟
 و اگر نه، آیا در کجای دین و دیانت نوشته و توصیه شده که در برابر دورغ دروغ بگویید و در برابرخیانت خیانت کنید؟
 البته قاعدتا طرفداران این طرح‌ها و نظریه‌ها، قرائت خاص خود از دین و اخلاق را دارند و بر اساس دینی که آن‌ها بدان مومن هستند و بر اساس آن رفتار می‌کنند نه تنها این‌ کار‌ها مجاز هست که توصیه هم شده‌است.
 بزرگ‌ترین و بر‌ترین دلیل آن‌ها هم آنست که، دین آن‌ها نسبت به تمام ادیان دیگر «بر‌تر» و «کامل»‌تر است همانگونه که سفیدپوستان «آفریقایی‌جنوبی» اعتقاد داشتند‌ نژاد آن‌ها بر‌تر است و سیاهان را استثمار می‌کردند، و همانگونه امریکا معتقد بود و است که قدرت بر‌تر است.
خسروان کشور ایران بیش از سی سال است که صلاح کشور خود نمی‌دانند و هرچه می‌خواهند و به هر قیمتی انجام می‌دهند. اما بر این نمط هر چه آن خسرو کند شیرین نخواهد بود.
 شاملو سروده بود:
کوه با اولین سنگ آغاز می شود
و ظریفی نوشته بود:
جنگ با شلیک اولین گلوله
این نوشته در خودنویس اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۰ ، ۱۶:۲۸
علی مصلحی