مونتاژیسم در بیبیسی
اولین واکنش ــنه البته رسمیــ دولتیان و مجلسیان و خلاصه مجموعه نظام به فیلم حمله وحشیانه پلیس و لباسشخصیها به مجموعه خوابگاهی کوی دانشگاه در شب بیست و پنجم خردادماه گذشته، که توسط شبکه خبری «بیبیسی» پخش شد، این بود که: «فیلم مونتاژ است» و بهترین دلیل برای اثبات این ادعا اینست که: این فیلم توسط «بیبیسی» پخش شده است.
این واکنش و ادعا درون خود حقیقتی را مکتوم دارد و آن اینکه، مدعیان به علم «مونتاژ» و آنهم مونتاز حقیقت و ابزارهای این مونتاژ برای قلب حقیقت مسلطند و نه که ظاهرا بلکه حتما و صددرصد بارها و بارها از چنین ابزارهایی برای قلب حقیقت و دروغگویی استفاده نموده و اینک همه را به کیش خود میپندارند.
نکته جالبتوجه و متاثرکننده این سناریو، فراموشکاری داوطلبانه دولتیان فعلی ایران است که بهزودی فراموش نمودهاند که در کوران حوادث انقلاب، مصاحبه همین شبکه خبری «بیبیسی» با آیتالله «خمینی»، خشم شدید شاه و دولتیان آنروز را به دنبال داشت و همچنانکه سال گذشته دولت ایران دفتر این شبکه بزرگ و معتبر خبری در تهران را در ادامه سایر سیاستهای محدودکننده آزادی بیان بست، نزدیک به چهل سال پیش نیز دیکتاتور دیگری در تهران به همین دلیل و در راستای همین سیاست دفتر خبرگزاری «بیبیسی» را بست و نماینده این غول رسانهای را از ایران اخراج نمود.
جای شگفتی نیست این سرنوشت محتوم تمام دیکتاتورهایی است که غیر از چاپلوسبی اطرافیان خود چیز دیگری را نمیبینند و صد البته وقتی صدای «انقلاب مردم دورتر را میشنوند» که دیگر برای دیدن و شنیدن دیر شده است.