روستای محل تولد من و روستای محل تولد «ناطق نوری»
برادر من همیشه به شوخی در وصف اوج اعتبار فرهنگی و درک سیاسی و اجتماعی مردم روستای محل تولدمان میگوید: در دوم خرداد ۷۶ رای «ناطقنوری» در دو روستا از رای «خاتمی» بیشتر بود؛ یکی رای روستای محل تولد شخص آقای «ناطق نوری» و یکی هم روستای «وادقان». یعنی همین محل تولد بنده و حضرت اخوی.
از دیگر افتخارات این روستای کوهستانی که در فاصله ۵۰ کیلومتری از شمال کاشان قرار دارد، یکی هم این است که آقای «علیرضا زاکانی» به آنجا مسافرت، و در مسجد جامع این روستا برای مردم سخنرانی نموده است.
البته افتخار از این دست فقط به آقای «زاکانی» محدود نمیشود و آقایان «حسین اللهکرم»، «سعید ابوطالب»، «مهدی چمران»، «محمد سروری» و چند نورچشمی دیگر نیز به این روستای نازنین؟! مسافرت داشته و در آنجا مردم ده را از بیانات خود مستفیض نمودهاند.
اینکه آقای «زاکانی» را برجسته و جدای از بقیه اشاره کردم، به خاطر بیانات شیرین و شکرشکن امروز این استاد بسیجی در مجلس در مخالفت با کابینه دکتر «روحانی» است.
اما نکته جالب و قابلتوجه این است که تمامی حضراتی که روستای محل تولد من، یعنی همین وادقان نازنین؟! افتخار میزبانی آنها را طی این سالها داشته و مردم آنجا هم افتخار دیدن چهره و شنیدن صدایشان را داشتهاند، همه به دعوت ریس ستاد آقای روحانی در کاشان یعنی آقای «مصطفی عباسی» به روستای ما سفر کرده و خاک آنجا را به قدوم مبارک خود مزین نمودهاند.
البته اینکه مردم وادقان تماما بهشتی هستند و آتش جهنم بر آنها حرام شده، ربطی به حضور این برادران ندارد. آنها سابقه انقلابی از سالیان متمادی دارند. عرض کردم که فقط روستای محل تولد آقای ناطق نوری و روستای محل تولد بنده بیشتر به آقای ناطق نوری رای داده بودند و این اتفاق مبارک قبل از ورود و حضور حضرات معرفی شده، اتفاق افتاده بود.
حالا اینکه چرا به این داستان اشاره کردم، برای این بود که خدمت شما عرض کنم، بابت کابینه آقای روحانی نگران نباشید. همه وزرا رای میآورند، همه این مخالفتها و موافقتها بازی است. آقای روحانی و آقای زاکانی و آقای مصطفی عباسی، همه با هم رفیقاند و همه در یک چیز متفق، و آن اینکه: هرسه به عنوان نماد و نماینده سه قشر و سه تفکر، به چیزی به نام «حق مردم» اعتقادی ندارند. و همه اینها چانهزنی بر سر سهم بیشتر از غنایم جنگی است که بازنده آن مردم ایران بوده و هستند.
حالا چطور وادقان اینطوری شده و مثلا طاهرآباد و نوش آباد اونطوری؟ این هم بحثی است که باید بررسی بشه!
ولی واقعا به نکته ی دقیقی اشاره کردی و اون هم «حق مردم» هست. اساساً «حقوق» در میان ما جایگاه خودشو هنوز که هنوزه پیدا نکرده.