وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۸۹ ثبت شده است

همه وبلاگ‌هایم رفع فیلتر شدند

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۱۲ ق.ظ

شب گذشته آخرین‌باری که به وبلاگ‌م سرزدم، مشاهده کردم دوستی بسیار بزرگ‌وار زحمت‌کشیده و کار انتقال مطالب و آدرس وبلاگ‌م را از آدرس فیلترشده به آدرس فاقد فیلتر یعنی از آدرس alimoslehi۲ به alimoslehi۴ انجام داده و حالا وبلاگ من دیگر روی بلاگ اسپات فیلتر نیست.

خیلی خوشحال شدم. نمی دانستم کار چه کسی است. چون من نام کاربری و گذرواژه وبلاگ‌م را به چند نفر برای این کار داده بودم.
 اما خوشحالی‌‌ام امروز صبح بسیار بیشتر شد. صبح که از خواب بیدار شدم، در کمال ناباوری مشاهده کردم همه آدرس‌هایم روی blogfa , co.cc ,blogspot  همه رفع‌فیلتر شده‌اند.
 
راستش این اواخر نشانه‌های ضعیفی از بروز عقلانیت در بعضی از سطوح در راس هرم قدرت مشاهده می‌شد، اما باور این‌که به این سرعت امکان جابه‌جایی آزاد و آسان اخبار و اطلاعات و آزادی بیان به‌عنوان پیش‌زمینه‌های این عقلانیت بروز و ظهور نماید، کمی ساده‌انگاری را طلب می‌کرد.
 اما دیدیم و دیدید که ساده‌انگاری نبود .
خدا را شکر!

بسته‌بودن فضای رسانه‌ای یه جورایی انرژی می‌داد که پررنگ‌تر از همیشه فعال باشیم. خدا کند این بازشدن نا‌بهنگام فضا، انرژی قبلی ما را برای نوشتن نگیرد.
 با این آرزو از این پس بیشتر به‌روز خواهیم بود.
یا علی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۸۹ ، ۰۶:۱۲
علی مصلحی

مونوریل مرغی که یک پا داشت

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۰۹ ق.ظ

«‌محمد خلیلی» برادر کوچک ما بود، در آب پرید و آسمانی شد. پدرش سفارش داد روی سنگ قبرش نوشتند :
« سر ارادت ما و آستان حضرت دوست / که هرچه بر سر ما می رود ارادت اوست»
این پست به روح بزرگ و خردسالش تقدیم می‌شود.


آقای «احمدی‌نژاد‌» پس از چندی که از شهرداری تهرانش سپری شده بود، برای حل گره کور ترافیک تهران، طرح احداث «مونوریل» را به شورای شهر تهران،ــ‌که تمام اعضای آن یک‌دست از یک جناح دست‌چین شده و به اصول‌گرایی مشهور بودند و ضمنا شهردار وقت تهران، یعنی همان پیشنهاد‌دهنده طرح البته مبتکرانه «مونوریل» نیز منصوب و منتسب آنان بود‌ــ جهت تصویب پیشنهاد کرد.

پیشنهاد این طرح در شرایطی صورت می‌گرفت که تا آن‌زمان سهم «‌مونوریل» از حمل و نقل ریلی در شهر، فقط ۵درصد بود و احداث آن ۵ درصد هم در مناطقی صورت می‌گرفت که، یا جاذبه‌های فوق‌العاده توریستی احداث آن را توجیه منطقی می‌نمود و یا با کمبود فضای طبیعی برای احداث «مترو» روبه‌رو بودند.

از طرف دیگر «مونوریل» در خیابان‌هایی احداث می‌گردد که به‌علت فضای پهن خیابان، هیچ‌گونه مزاحمتی برای واحدهای تجاری و مسکونی دو طرف خیابان ایجاد نکند. اگر به خطوط احداث‌شده در دنیا نگاه کنید، مطلقاً در میان پل‌ها یا خیابان‌های با عرض بیش از ۱۵۰ متر یا نقاطی که محیط‌زیست، با حرکت در بستر آن نابود می‌گردد احداث شده است .

در آن زمان هیچ‌کدام از دلایل فوق در مورد شهر «تهران» صادق نبود.

در پیش‌نویس اولیه طرح اعلام شده‌بود که قیمت احداث یک کیلومتر «منوریل» معادل ۱۷میلیون دلار پیش‌بینی می‌شود، درحالی‌که ارزان‌ترین پروژه «مونوریل» در دنیا با استفاده از تکنولوژی ارزان‌قیمت و فاقد کیفیت و استانداردهای پذیرفته‌شده، در کشور «چین» به هزینه هر کیلومتر ۴۹ میلیون دلار ساخته شده بود.

طرح جهت بررسی به کارشناسان امور شهری و حمل و نقل تحویل شد و جواب بررسی‌ها فقط یک چیز بود: مخالفت کلیه کارشناسان ترافیکی، زیبایی شهری، مهندسان عمران، کارشناسان میراث فرهنگی و ... با طرح فوق.

وزیر کشور و مجموعه دولت هشتم باتوجه به دلایل فوق مانع اجرای طرح شدند، اما مقدمات اجرای طرح با اصرار فقط یک نفر؛ آقای «احمدی‌نژاد» شهردار وقت تهران، با هزینه بسیار سنگین آغاز شد و اهالی ساکن حوالی فلکه دوم صادقیه، در میان جدل‌های رسانه‌ای کارشناسان و دولت و شهردار بر سر مناسب و موجه‌بودن یا نبودن طرح شاهد «رویش هندسی سیمان، آهن و سنگ» در اطراف محل زندگی‌ِشان شدند.

و البته این‌روزها همان اهالی ساکن در حوالی فلکه یا میدان دوم صادقیه، به‌علاوه تمام مردم تهران و به‌علاوه‌تر همه مردم ایران ــ‌البته اگر چشم بصیرتی داشته باشند‌‌‌‌ــ، شاهدند و می‌بینند که همان استوانه‌های برساخته از آهن و سیمان و سنگ که روزی با اصرار شهردار وقت تهران با هزینه سنگین از جیب ملت از زمین سر برآورد، امروز هم با هزینه‌های گزافی باز هم از محل همان جیب قبلی تخریب می‌گردد تا سند روشنی از بی‌توجهی به رایزنی و خسارت‌های ناشی از انجام اقدامات و ابتکارات فاقد پشتوانه کارشناسی را صرفا برای ثبت در تاریخ و نه برای عبرت !!!؟ به‌دست دهد.

در همین رابطه سایت «الف» وابسته به «احمد توکلی» نماینده اصول‌گرا و ریس مرکز تحقیقات استراتژیک مجلس و حامی آقای «احمدی‌نژاد» در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم سئوالاتی را مطرح کرده است که در حالی که خواندنی و پرسیدنی است باید از ایشان که وکیل مردم هستند خواست پاسخ‌گویی سئوالات فوق باشند.
آیا چشم بینا یا گوش شنوایی در میان اصول‌گرایان وجود ندارد؟
علی‌المدبر فتامل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۸۹ ، ۰۶:۰۹
علی مصلحی

در شرایطی که غول خبری بریتانیا «بی‌بی‌سی» هم‌زمان با درگذشت فقیه عالی‌قدر مرحوم آیت‌الله «منتظری»، یک‌ساعت زودتر پخش برنامه‌های خود را آغاز نموده و مجموعه برنامه آن‌روز این شبکه، عملا تبدیل به ویژه‌نامه درگذشت آیت‌الله «منتظری» شده بود، و طی بخش‌های مکرر خبری، خبر درگذشت آیت‌الله را هم‌راه با تصاویر و مصاحبه‌های زنده از داخل بیت ایشان پخش می‌نمود، سکوت سنگین و غفلت خبری امروز «‌بی‌بی‌سی» درقبال درگذشت همسر مرحوم «منتظری» علامت سئوال بزرگی را در مقابل تغییرمشی رسانه‌ای این شبکه قرار داد.

آیا خبرنگاران رسمی و غیررسمی خبرگزاری «‌بی‌بی‌سی» تاکنون از درگذشت همسر رنج‌دیده آیت‌الله «منتظری» و مادر داغ‌دیده شهید «محمد منتظری» و نوه‌‌های شهیدش خبری به‌دست نیاورده‌اند؟

این تغییر رویه رسانه‌ای در شرایطی واقع می‌شود که آقای «عمادالدین باقی» به‌علت تنظیم مصاحبه‌ای با فقیه عالی‌قدر در زمان حیاتش برای این شبکه خبری، از چند روز پس از پخش آن مصاحبه تا کنون در بازداشت به‌سر می‌برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۵۷
علی مصلحی

ارزیابی شتاب‌زده

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۵۰ ق.ظ

هنوز کار شمارش آرا انتخابات پارلمانی اخیر همسایه غربی، (عراق) به‌طور درست و حسابی شروع نشده، بخش خبری ساعت ۱۴ رسانه‌ملی ایران، از شکست سنگین! «فهرست مورد حمایت آمریکا و غرب» (فهرسا العراقیه به رهبری ایاد علاوی) خبر داد و اعلام کرد شمارش مقدماتی آرا نشان از شکست سنگین این فهرست می‌دهد.

اگرچه در خبر رسانه‌ملی و گزارش خبرنگار اعزامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی از واژه «شمارش مقدماتی» استفاده شده‌بود، اما نوع خبرنویسی و اعلام آن، شادمانی ناشی از پیروزی سنگین فهرست موردنظر و نه مورد حمایت دولت ایران (فهرست دولت قانون به رهبری نوری‌المالکی) را رسما تبلیغ و اعلام می‌نمود.

یکی دو هفته بعد از این گاف رسمی صدا و سیمای ملی و دستگاه دیپلماسی ایران، ظاهرا روز گذشته کار شمارش آرا انتخابات پارلمانی عراق به اتمام رسیده و نتایج نهایی و رسمی آن خبر از نه‌تنها شکست سنگین، بلکه پیروزی نسبی فهرستی که از نظر دولت ایران، مورد حمایت آمریکا و غرب بودند (العراقیه به رهبری ایاد علاوی) می‌دهد. (+)

چند ماه پیش از این و در ماه‌های میانی سال گذشته نیز در حالی که کار شمارش آرا انتخابات ریاست‌جمهوری همسایه شرقی (افغانستان) هنوز به پایان نرسیده و نتایج رسمی و پذیرفته‌شده آن اعلام نشده بود، ریس‌جمهور اسلامی ایران، آقای «احمدی‌نژاد» به‌عنوان اولین ریس دولت، پیروزی آقای «حامد کرزای» و انتخاب مجدد ایشان به ریاست‌جمهوری «افغانستان» را به ایشان تبریک گفت.

اگرچه در مورد اخیر پس از کش‌و‌قوس‌ها و کشمکش‌های فراوان بر سر نتایج انتخابات و پس از تایید رسمی تقلب وسیع و آشکار در انتخابات، نهایتا با کناره‌گیری نامزد شاکی، آقای «کرزای» به‌عنوان ریس‌جمهور معرفی شد، اما پیام تبریک زودهنگام و پیش از رسمیت‌یافتن نتایج انتخابات، به کاندیدای پیش‌تاز، نه‌تنها یک برد دیپلماتیک و دیپلماسی موفق به حساب نمی‌آید، بلکه نشانه ضعف رایزنی و به قولی «بی‌گدار به آب‌زدن» رسمی است.

این شلختگی و شتاب‌زدگی در دیپلماسی خارجی ایران در دولتین نهم و دهم بار‌ها اتفاق افتاده، و نه‌تنها مجموعه دستگاه دیپلماسی از رفتار خود پشیمان نیست، بلکه آن‌ها را نمرات موفق در کارنامه سیاسی و اجرایی خود دانسته و به آن افتخار هم می‌نماید.

گذشته ازخسارت‌های بی‌شماری که این انفاقات و ناشی‌گری‌ها و رفتارهای خام سیاسی برای امنیت، دیپلماسی، اقتصاد، تمامیت ارزی، و نهایتا اقتدار ملی کشور در سطح کلان و در سطح جهانی به همراه دارد، موضع‌گیری شتاب‌زده، عاری از تدبیر و فاقد سیاست‌ورزی‌های معمول در مورد اتفاقات سیاسی که در کشورهای همسایه در جریان است، زنگ خطری را برای اتفاقات سخت‌تری در صورت استمرار این رفتار به صدا در می‌آورد. فراموش نخواهیم کرد کشور افغانستان در گذشته‌ای نه‌چندان دور جزئی از خاک ایران بوده و بی‌کفایتی‌هایی از این دست آن‌را از خاک ایران جدا نموده‌است.

در مورد همسایه غربی نیز هنوز شهروندان دو کشور خاطره سیاه جنگ هشت ساله بین ایران و عراق را فراموش نکرده‌اند و هنوز در دل بعض ساده‌اندیشان کینه‌هایی از جنگ، گرمای آتش زیر خاکستری را اعلام می‌نماید.

آیا نمایندگان محترم مجلس و در راس آن‌ها اعضای کمیسون امنیت ملی گوشی برای شنیدن این حرف‌ها دارند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۵۰
علی مصلحی

«کاسپین ماکان» نعل وارونه

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۳۹ ق.ظ

نسل‌کشی، فردکشی، خون‌ریزی، قتل و ... بد است و محکوم و مذموم. خواه در خیابان‌های ایران و توسط نیروهای دولتی وابسته به «محمدعلی‌شاه قاجار» باشد، یا به‌دستور «محمدرضا‌شاه پهلوی» و توسط پلیس ایران، یا در زمان جمهوری اسلامی و توسط نیروی انتظامی. خواه در خیابان‌های لبنان و فلسطین و غزه و بیت‌المقدس باشد، و خواه در جنگل‌های ویتنام جنوبی یا «هیروشیما» و «ناکازاکی» توسط آمریکا. با بمب‌های اتمی و شیمیایی و خوشه‌ای و ناپالم باشد، یا با یک سلاح سرد کوچک. مقتول «ندا آقاسلطان» باشد یا مردم بی‌پناه لبنان و فلسطین و بوسنی و ترکستان شرقی و چچن و ... .
هیچ فرقی نمی‌کند، خون‌ریزی بنا بر تعلیم تمام ادیان آسمانی و تمام آیین‌های بشری و مجمامع حقوقی جهانی محکوم است.

بر این قیاس و قاعده آقای «کاسپین ماکان» چنان‌چه همسر رسمی بانو «ندا آق سلطان» می‌بود، و به‌دلیل تعلمات شدید روحی و روانی ناشی از، ازدست‌دادن همسر و هم‌راه زندگی، خود را نیازمند تسلی یک دولت بیگانه احساس می‌کرد هم، به هیچ عنوانی حق نداشت برای تسلی خاطر به دامن رژیم اشغال‌گر قدس پناه ببرد که سالیان سال است جرم وجنایت‌های ضدبشری و نسل‌کشی آن رژیم سروصدای تمام رسانه‌های جهانی و مجامع رسمی و غیررسمی حقوق بشر در سراسر جهان را درآورده ، و اگر نسل‌کشی رزیم صهیونیستی اسراییل وحشیانه‌تر و شدیدتر از نسل‌کشی معروف «هالو کاست» و نسل‌کشی یهودیان به‌دست «هیتلر» در جنگ جهانی دوم، نباشد کم‌تر نیست.

بگذریم از این‌که اخیرا کشف شده‌است که نام‌برده نه‌تنها هم‌سر و هم‌راه بانو «ندا آقا سلطان» نبوده بلکه سال‌هاست که از او جدا شده و در شرایط فعلی که همه آب‌ها گل‌آلود شده، فرصت را برای صید ماهی مقصود مناسب یافته است.

و دردآورتر این‌که آدمی که در ساده‌ترین اصول اخلاقی و حقوقی و روابط خانوادگی درمانده است، خود را مدافع حقوق زنان معرفی نماید.
‌روشن‌گری: بعدها مشخص شد «کاسپین ماکان» همسر «ندا آقا سلطان» بوده و از آن مرحومه جدا نشده.
.در همین رابطه: «ندا آقا سلطان» چند بار باید کشته شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۳۹
علی مصلحی

سینما در بند

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۱۹ ق.ظ

 کم‌تر از یک‌ماه پیش «جعفر پناهی» کارگران مطرح و ارزش‌مند سینمای ایران و کارگردان «بادکنک سفید» «دایره» و...، به دلیل اعلام‌نشده «حمایت و هم‌راهی با جنبش سبز ایران» در منزل شخصی به همراه میهمانانش بازداشت شد.

خبر بازداشت این کارگردان مطرح سینمایی، با واکنش عمومی اهالی سینما و هنر در ایران و جهان همراه شد. تعدادی از چهره‌های مطرح جهانی سینمای ایران با صدور بیانیه و ارسال نامه سرگشاده به این بازداشت اعتراض نمودند.

در این‌که آقای «جعفر پناهی» سینماگر محبوب و ارزش‌مندی است و سلیقه سینمایی او با سلیقه سینمایی عموم هم‌راهان و طرف‌داران جنبش سبز هم‌خوان است شکی نیست.
هم‌چنین در این‌که آثار ارزش‌مند و برجسته این سینماگر دوست‌داشتنی طی سال‌های گذشته، متاثر از تنگ‌نظری‌ها، و افکار ساده‌انگارانه و فاقد وجاهت هنری و سینمایی و ارزشی طیف مخالف جنبش سبز، با حذف، سانسور وعدم مجوز نمایش روبه‌رو بوده است حرفی و شکی نیست.
 و بالاخره در این‌که شاید و نه که شاید بلکه حتما افکار و سلیقه سینمایی آقای «محمد نوری‌زاد» با سلیقه و نگاه آقای «پناهی» هم‌خوانی نداشته و ظاهرا امروز هم ندارد و چه بسا می‌توان حدس زد که آقای «نوری‌زاد» به نوعی از عوامل پشت‌پرده‌ای بوده است که اسباب عدم صدور مجوز برای نمایش آثار درخور آقای «پناهی» را فراهم نموده باشد؛ اما با همه این احوالات و حرف‌ها و حدیث‌ها هرچه نباشد بالاخره آقای «محمد نوری‌زاد» هم یک هنرمند و نویسنده و سینماگر است.

 متاسفانه باید گفت علیرغم آن‌که از ابتدای بازداشت این هنرمند معترض به رویه‌های خشونت‌آمیز سران و دولت‌مردان جمهوری اسلامی، طیف وسیعی از اهالی جنبش سبز واکنش‌های خود را به بازداشت او اعلام، و با خانواده‌اش اعلام هم‌دردی نموده و نام او را به‌عنوان یک سرباز اهل قلم جنبش سبز گرامی داشته‌اند، بازداشت او به‌غیر از یکی دو مورد، اعتراض یا واکنش جدی را در میان اهالی هنر و خصوصا اهای سینما به دنبال نداشته است.
 از این زوایه و در این رابطه متاسفانه باید گفت اهالی سینما نمره مثبتی را در کارنامه خود ثبت ننموده‌اند.
 
با این احوال اخیرا نامه سرگشاده‌ای با امضای ۴۵ تن از اهالی هنر و خصوصا اهالی سینما منتشر شد که در آن خواستار آزادی غیر مشروط «جعفر پناهی» و «محمد نوری‌زاد» شده بودند. این در حالی است که آقای «محمد نوری‌زاد» از حدود ۵ ماه پیش (چهار ماه زود‌تر از آقای پناهی) بازداشت شده و به گفته دختر این هنرمند؛ از آن‌زمان تا کنون با خانواده‌اش هیچ‌گونه تماسی نداشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۱۹
علی مصلحی

اصول گرایش به دروغ و فریب

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۱۰ ق.ظ

جناح راست یا اصول‌گرایان در یک تقسیم‌بندی کلان به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک‌دسته جمعیت ساندیس‌خور بی‌سوادی هستند که همیشه مستبدین تاریخ بار خود را بر دوش این جماعت بارگیری، و مزدشان را به کیک و ساندیسی داده‌اند و صد البته که جماعت هم راضی بوده‌اند و تازه مزد خود را از کار انجام شده بیشتر هم می‌دانسته‌اند.

راز فعال بودن و از دست ندادن این جماعت، بی‌خبری و بی‌اطلاعی صرف از همه جاست. برای این‌ها هیچ شخص، مکان، معنی و ... تقدس دائمی ندارد و تمام مقدسات آن‌ها به محض مشاهده یک بسته ساندیس یا کلوچه و کیکی تغییر ۱۸۰ درجه می‌دهد.
 کافی است «تقی به توقی» بخورد، بلافاصله کاروان تخم‌مرغ و پرده و ماژیک و شعار، از درب خانه شیخ شجاع به سمت خانه آقای «احمدی‌نژاد» راه عوض می‌کند و شعار «کروبی بی‌سواد - عامل دست؟؟؟؟ موساد» می‌شود «احمدی بی‌سواد... الخ»

و اما دسته دوم دسته به اصطلاح «باسواد، درس‌خوانده، فارغ‌التحصیل انگلیس و مثلا باخبر و...» این جناح است که در حال حاضر آقایان «احمد توکلی» «علی لاریجانی» «محمدرضا باهنر» «غلامعلی حدادعادل» و افرادی از این دست آن‌را نمایندگی می‌کنند. می‌خواهم بگویم به حضرت عباس بی‌سواد‌ترین آدم گروه اول بر باسواد‌ترین آدم گروه دوم شرف دارد. چرا؟

خدا وکیلی یک جستجوی بسیار ساده و ابتدایی در اینترنت درباره نطق‌های قبل از دستور و یا فرمایشات رسانه‌ای حضرات طی پنج سال گذشته انجام بدهید، و نتایج جست‌وجو را کنار هم بگذارید. به خدا از خنده روده‌بر می‌شوید و بعد هم به این نتیجه می‌رسید که «افلاطون» و «ارسطو» و «سقراط» و «بوعلی سینا» به گور پدرشان خندیده‌اند که فرموده امد: «النقیضان لایجتمعان و لایرتفعان».

تمام حرف‌های امروز آقایان ضد و نقیض حرف‌های دیروزشان از آب در می‌آید و به قولی آب هم از آب تکان نمی‌خورد.
چه کسی یادش رفته که حضرات اقتصاددانی (آقایان «توکلی» و «نادران») که این‌روز‌ها بیانیه شدیداللحن صادر کرده‌اند خطاب به ریس‌جمهور و هل من مبارز طلبیده‌اند(+) و اتفاقا اعتراضشان به خودسری‌ها و فرصت‌سوزی‌ها و خسارت به بارآوردن‌های آقای «احمدی‌نژاد» به کرات صورت گرفته است و از آ‌‌ن‌طرف هم آب از آب تکان نخورده؛ در انتخابات جاری ریاست جمهوری از چه کسی حمایت کردند؟
 و چه کسی یادش رفته که وقتی «میرحسین» در شب مناظره اعلام کرد که: «این روحیه به دیکتاتوری منجر می‌شود» چه کسانی سکوت اختیار کردند؟ و درآتش حمایت از ریس‌جمهوری که دیکتاتوریش را حداقل چهار سال بود آقایان به‌عینه مشاهده می‌کردند، دمیدند؟ و دردآور آن‌که وقتی همین صدا و سیمای دولتی (تو بگو مگر ایران صداو سیمای غیردولتی هم دارد) تمام هم و غم خود را بر توجیه نارسایی‌های دولت نهم ودهم و تشکر از او می‌گذارد، مگر نمایندگان مجلس مرحوم ششم بیانیه تشکر با امضای حداکثری صادر می‌کنند؟

بله دسته اول خواب‌اند و از این خواب لذت هم می‌برند. جمعیت‌ِشان هم نسبت به دسته دوم تقریبا ۹۵ به ۵ است. یعنی دسته اول فراوانی ۹۵ دارند و درمقابل دسته دوم فراوانی ۵. اما همین دسته دوم ۵ درصد راهنما و مراد اغلب اکثریت ۹۵ درصدی دسته اول هستند و خودشان را به خواب زده‌اند.
از قدیم گفته‌اند و چه به‌جا و سخته گفته‌اند که: آن‌که خواب است را می‌شود بیدار کرد اما بیداری آن‌که خود را به خواب زده غیر ممکن است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۱۰
علی مصلحی