وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

با بوی بد دهان چه‌کنیم

پنجشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۴۷ ب.ظ

بوی بد دهان، یک عارضه طبیعی است که اگرچه بیشتر در افرادی که توجهی به بهداشت فردی؛ خصوصا بهداشت دهان و دندان ندارند مشاهده می‌شود، اما هیچ انسانی در هیچ جایگاه و پایگاه اجتماعی نمی‌تواند ادعا کند و مطمئن باشد که از شر این عارضه آزاردهنده خلاص شده است و هیچ زمانی این مشکل را نخواهد داشت.

سه کانون احتمالی برای ایجاد بوی بد در دهان در آدم شناسایی شده و مورد توجه است. دهان و دندان، حلق و حنجره و سینوس‌‌های بینی و معده و مجاری گوارشی.
توجه به بهداشت دهان و دندان و مسواک‌کردن دندان‌ها به طور صحیح، یعنی مسواک‌زدن رو و پشت دندان‌ها و لثه‌ها، کشیدن مسواک روی دندان‌ها به‌شکل عمودی که ریشه‌های مسواک به بیرون آمدن مانده گوشت و غذاها در فاصله بین دو دندان‌ کمک کند، کشیدن خیلی آرام مسواک در فاصله بین لب‌ها و دندان‌ها برای خارج کردن ته مانده احتمالی غذا که می‌تواند در فضای گرم دهان بوی بد تولید کند، می‌تواند تا اندازه‌ای زیادی به آدم اطمینان‌خاطر بدهد که بازدم من به احتمال زیاد بدبو نیست.

همچنین استفاده از تخ دندان و مسواک‌کردن روی زبان برای تمیزشدن سطح زبان از قارچ‌های تولید‌کننده بوی بد هم کمک بسیار زیادی به تنفس و دهان خوش‌بو می‌کند.
در کنار همه این‌ها مراجعه دوره‌ای به دندان‌پزشک و چکاب دوره‌ای سلامت دندان‌ها نباید فراموش شود. همیشه فاسد‌شدن یک دندان، با اخطار سیاه‌شدن یا درد همراه نیست، و ای بسا که چندین وقت است یک یا چند دندان ما خراب شده و هیچ علامت و هشداری هم غیر از بوی بد دهان که اتفاقا خود ما قادر به تشخیص آن نیستیم، از این خراب‌شدن دریافت نمی‌کنیم. معاینه دوره‌ای دندان‌پزشک بهترین کمک برای این تشخیص و جلوگیری از ادامه و افزایش آن است.

دهان خشک یکی از راه‌ها و دلایل تولید بوی بد در دهان است. برای حل این مساله، نوشیدن روزانه ۱۰ لیوان آب به ترشح بیشتر بزاق دهان کمک می‌کند و علاوه بر آن‌ باعث مرطوب بودن همیشگی تارهای حنجره و صدای مناسب هم می‌شود. نوشیدن روزانه ۱۰ لیوان آب مزیت‌های بسیار بیشتر دیگری هم دارد که با اندکی جست‌وجو می‌توان به آن پی برد و با انگیزه بیشتری به این عادت توجه نشان داد.

در مورد بوی بد دهان و دندان که از مشکلات گواراشی با حلق و بینی ناشی می‌شود حتما باید به پزشک مراجعه کرد.

دانش بشری تاکنون راهی برای تشخیص این مساله از طرف خود شخص پیدا نکرده‌است. همه راه‌ها از جمله لیس‌زدن مچ و بو کردن آن، راه قطعی نیست و موارد نقض و خطای بسیار دارد. در این شرایط بهترین و مطمئن‌ترین راه، کمک‌گرفتن از یک دوست، یک همراه، یک همکار و خلاصه یک فرد است و باید شرم را کنار گذاشته و از طرف مقابل خود بپرسید که آیا بازدم من بدبو هست یا خیر.
مطمئنا کمی خجالت‌کشیدن برای طرح این پرسش، به مراتب کم‌هزینه‌تر از این است که طرف مقابل به سختی هم‌صحبتی با ما را تحمل کند و از آن بدتر، تصمیم به قطع یا کاهش شدید همکاری و همراهی و هم‌صحبتی با ما بگیرد.


✅https://t.me/moslehiAli


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۷
علی مصلحی

سخنی با دوستان همدل

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ب.ظ

یک‌ماه است که انتخابات شورای شهر و روستا تمام شده و با پایان‌یافتن زمان و دوره رقابت، به تعبیر ریاست محترم دانشگاه کاشان؛ باید سفره رفاقت پهن شود. سفره‌ای که در آن باید بیشترین تلاش بشود تا همه شهروندان به فراخور استعداد، تلاش و همراهی با آرمان‌های انسانی، از آرامش و امنیت و رفاه برخوردار شوند.
 باقی‌ماندن در فضای رقابت و رفتار بر اساس فضای آن، بدون هزینه نیست و سوگ‌وارانه،ضمن آن‌که فاکتور این هزینه‌ها توسط شهروندان پرداخت می‌شود، مسیر توسعه متوازن و همه‌جانبه شهر و منطقه را هم سد می‌کند.

 دوره شورای شهر چهارم کاشان هم مثل هم شهرهای ایران تمام به‌زودی می‌شود و منتخبین دوره پنجم براساس اولویت‌های مدیریتی خود، شعارهای که در زمان انتخابات مطرح کردند و میثاقی که با شهروندان بسته‌اند، وظایف  انتخابی و نظارتی خود را آغاز خواهند کرد. به‌احتمال زیاد، اولویت‌ها و سازوکارهای انتخابی و نظارتی منتخبین دوره پنجم با منتخبین دوره چهارم و دوره‌های پیشین متفاوت، و حتی شاید در برخی حوزه‌ها متضاد رویه دوره‌های پیشین باشد. این حق طبیعی آن‌هاست و رای دهندگان با آگاهی نسبت به شیوه‌ ارائه شده و پسندیدن آن به آن‌ها رای داده‌اند.
با این وجود برخی گفتمان و رفتارها می‌تواند چالش‌های مخاطره‌آمیزی برای شورا، شهردار، شهر و شهروندان به دنبال داشته باشد که باید با سعه‌صدر بیشتری برخی از واقعیت‌ها را نگریست و درباره آن سخن گفت.

این‌که همه رفتار شورای چهارم و متاثر از آن اقدمانت شهردار منتخب این دوره را یک‌سره خطا ببینیم و خط قرمز بر همه آن بکشیم، خطای بزرگ و رفتاری خلاف بدیهی‌ترین اصول مدیریت انسانی، و به قول امروزی‌ها؛ یک باگ عمیق در سیستم مدیریتی است که می‌تواند منتخبین امروز را گرفتار یک دور باطل خطا کرده و مقدمه فاصله‌گرفتن از توسعه و اخلاق را فراهم کند.

از طرفی این‌که منتخبین دروه و دوره‌های قبل، خود را معصوم و مبری از هرگونه خطا بدانند و همه رفتارها و اقدامات خود را دقیق، قانونی و منطقی تصور کنند هم، خطایی بزرگ و خلاف بدیهی‌ترین اصل فلسفی در تعریف ممکن و حتی جایز‌الخطا بودن انسان است و این تصور هم فارغ از این‌که متعلق به چه شخص یا دوره‌ای در شورا یا مدیریت شهر باشد، درغلطیدن به چرخه خطا و ایجاد مانعی بزرگ در مسیر توسیعه شهرسنان و منطقه است.

 بدون تردید افراد و اشخاص و شهرداران مختلف دوره‌های گذشته، خدمات بزرگ و شایسته تقدیر و  تحسینی داشته‌اند که باید به دیده احترام نگریسته و تقدیرشود.
 همچنین همه آن‌ها، خظاهای کوچک و بزرگی هم داشته‌اند که  بخش عمده‌ای از آن ناشی از فقدان قدرت تشخیص دقیق  و پیش‌بینی آدمی، گریزناپذیر بوده است که با آشکارشدن نتایج خطای یک رفتار یا ایده، اصل خطا هم آشکار شده‌است.

 قطعنا ار رهگذر این خدمات و خطاها، مدیران و منتخبین قبلی، تجربه‌های آموزنده و فوق‌العاده ارزشمندی کسب و فراگرفته‌اند که مدیران و منتخبین جدید برای فراگرفتن و کسب این تجربه‌ها نیازی به هزینه‌های قبلی ندارند، و می‌توانند بدون هزینه از تجربیات مدیران قبلی بهره گرفته، و بودجه‌های شهری را هزینه کسب تجربه‌های جدید و انتقال رابگان آن به مدیران و دوره‌های بعد از خود کنند تا هرچه پیش‌تر می‌رویم، هزینه‌ آزمون و خطاها کمتر شده و بیشتر هزینه‌ها صرف توسعه و پیشرفت شهر شود.

هیچ فرد یا مدیری نمی‌تواند خود را بی‌نیاز از نقد و انتقاد بداند و توقع پیشرفت و ترقی هم داشته باشد. نقد لازمه ترقی و پیشرفت فرد، و در افقی بالاتر جامعه است. اما نقد برای آن‌که به نتیجه درست منجر شود، باید فاکتور‌ها، شاخص‌ها و روش‌های دقیق و درست آن مورد توجه باشد.
 ادبیات نقد، ادبیات احترام و همراه با خیرخواهی است. قطعنا وقتی با ادبیات مناسب و همراه با خیرخواهی، فردی مورد نقد قرار بگیرد، به فرض وارد و  منطقی‌نبودن اصل نقد، در مقابل آن مقاومت نمی‌کند و اصطلاحا گارد نمی‌گیرد و گفت‌وگو در فضایی دوستانه شکل می‌گیرد و نهایتا یکی از طرفین ــ که در این فرض منتقد استــ، متوجه خطای خود می‌شود. یک روشن‌گری صورت گرفته و هر دو از این نتیجه راضی هستند.

 اما وقتی نقد با شاخص‌ها، روش‌ها و ادبیات مناسب همراه نباشد، با فرض وارد و منطقی و علمی‌بودن نقد، فرد مقابل نه تنها در قبال پذیرش، که حتی در مقابل شنیدن آن هم مقاومت می‌کند و گارد می‌گیرد، و درنهایت؛ دو فرد یا دو گروه در فضایی غیرصمیمی و خشن با هم برخورد کرده، و نه تنها روشن‌گریی صورت نمی‌گیرد، که با افزایش قدری ناراحتی به ناراحتی‌های قبلی، از هم جدا می‌شوند.
 نتیجه نهایی این رفتار، افزایش کینه و کدورت و دشمنی و خشونت و استرس و اضطراب و پریشانی و نهایتا پشیمانی در حوزه فردی، و عقب‌افتادگی و فاصله گرفتن هرروز از توسعه و پیشرفت و ترقی در حوزه شهری و اجتماعی است.

منتخیبن دوره جدید هنوز رسما کار خود را آغاز نکرده‌‌اند. اما از همین الان می‌توانند با دقت در تصمیمات و اقدامات شورای قبلی، اقدامات مناسب آن‌ها را سناسایی و با تمرکز و تمجید از اقدامات مثبت شهردار فعلی، بهترین فرصت و فضا برای توسعه شهری و منطقه‌ای کاشان را برای یک دوره ۴ ساله مثبت و موفق و همراه با نیک‌نامی و خیرخواهی فراهم کنند.
 قطعنا هرگونه توسل به ادیبات نامناسب و نادیدن وجود مثبت شهردار و شورای قبلی، و تمرکز بر وجوه منفی آن، نتیجه مخربی هم برای شهر و هم برای خودشان در بر خواهد داشت.✅https://t.me/moslehiAli

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۷
علی مصلحی

حذف کامل یک پست از تلگرام

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۴۶ ق.ظ

اگر برای دوستی در تلگرام پستی متنی، تصویری(عکس) یا صوتی ارسال کردید و بعد لازم شد قبل از دریافت توسط دوست‌تان، متن، عکس یا وُیْس‌تان را ویرایش و اصلاح کنید، دقت داشته باشید که با دیلیت یا پاک‌کردن، این پست فقط از تلگرام شما پاک می‌شود ولی دوست شما همچنان به پست منتی عکس، یا صوتی ناقص یا خراب شما دسترسی دارد.

برای این‌که پست‌های نیازمند اصلاح، هم از تلگرام شما هم از تلگرام دریافت‌کننده پست پاک شود، به شرط این‌که دوست شما هنوز این پست را باز و مشاهده تکرده باشد، باید در ویندوز بعد از کلیک‌راست، و در اندروید با تقه‌زدن روی پست ارسال شده، از منوی کشویی بازشده، پس از انتخاب گزینه delete (پاک شدن)، از منوی بازشده جدید گزینه delete for را هم تیک بزنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۶
علی مصلحی

ترفند ارسال عکس همراه با متن در تلگرام

دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۰ ب.ظ

در تلگرام مستقیم نمی‌توان عکس همراه با متن طولانی قرار داد. بنابراین غالبا عکس‌های مربوط به یک متن را در پستی جداگانه ارسال می‌کنند. این کار خصوصا در کانال‌های تلگرامی و گروه‌ها باعث ایجاد یک پست اضافه می‌شود و علاوه بر آن، گاهی ممکن است جدایی یک عکس از متن آن، فاصله‌ای بین درک مخاطب از مطلب بیندازد.

✅برای حل این مساله می‌توان عکس مورد نظر را در یک سایت آپلود کرد و لینک آپلود را در زیر متن قرار داده و پست را ارسال کرد.
با این شیوه البته نمی‌توان در میانه متن عکسی قرار داد و اگر لینک را به ضرورت در میانه متن هم بگذارید، تلگرام عکس شما را به شکل پیش‌فرض در انتهای پست و متن نوشته منتشر می‌کند.

✅نمونه این ترفند، پست قبلی این کانال☝️است که من اسکرین‌شات‌های مربوط به حذف پست از تلگرام را در یک سایت آپلود کرده، و لینک آن‌را کپی و در انتهای پست پِیست کرده‌ام و عکس مربوطه در یک پست همراه با متن ارسال شده است.


✅https://t.me/moslehiAli

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۴۰
علی مصلحی

آموزش و اولویت

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۶ ب.ظ

ما ذاتا علاقه داریم همه علوم و فنون موجود را بلد باشیم. به زبان خودمانی؛ دوست داریم از همه چیز سر دربیاوریم. اما فرصت عمر ما برای فراگرفتن بخش بسیار بسیار ناچیزی از این علوم هم بسیار ناچیز است.
انسان برای خیلی از کارها و از جمله آموزش و آموختن محدودیت دارد و ناچار برای بهره‌برداری صحیح از فرصت،‌ باید با توجه به علاقه و امکانات و استعدادش، اولویت‌های خود را سناسایی کرده و روی این اولویت‌ها تمرکز کند. والا همین فرصت کم هم صرف از این شاخه به آ‌ن شاخه پریدن و نهایتا از همه‌جا و همه‌چیز ماندن می‌شود.
 
اما جدای از این محدودیت کلی، گاهی در شرایطی خاص، باید برای بهترین بهره‌برداری از یک دوره آموزشی که در محدوده زمانی خاص برگزار می‌شود و ما تعهد به حضور در آن داریم، دست به انتخاب  و اولویت زده و چند دوره آموزشی را موقتا تعطیل کنیم.

من هر روز روی ایمیلم چند دوره آموزش کوتاه که از طریق فضای مجازی و از راه  دور آموزش داده می‌شود، دریافت می‌کنم. از طرفی عضو چند کانال آموزشی که با دغدغه‌های ذهنی من مناسبت دارد، مثل کارگاه آموزش روزنامه‌نگاری استاد شمس‌االواعظین هم هستم. وقت من تا چند وقت پیش، پاسخ‌گوی دنبال‌کردن همه این آموزش‌ها و شرکت فعال در تمرینات آن بود. اما به تازگی در دوره آموزشی انسان بیشتر از یک‌نفر در تهران ثبت‌نام کرده‌ام که با حجم بالای تمرینات و تکالیف همراه است و از طرفی فشردگی دوره فرصت دنبال‌کردن برخی از دوره‌های قبلی را از من گرفته است. قطعنا برای این‌که من بتوانم از آموزش‌های ارائه‌شده در این دوره که اولویت نخست من هست و برخی از آموزش‌های قبلی من را در ظرفیت بالاتری هم‌پوشانی می‌کند، بهتر استفاده کنم،‌ لازم هست که برخی از دوره‌های قبلی را در دوره زمانی که دوره انسان بیشتر از یک‌نفر برگزار می‌شود، موقتا کنار بگذرام. در غیر این‌صورت فقط انباشت اطلاعات و دانش خواهم داشت، بدون آن‌که هیچ‌کدام از آموزش‌ها یعنی هم دوره‌های قبلی، هم این دوره برای من کاربردی و موثر باشد و فرصت برای تبدیل آموزش‌های به مهارت را داشته باشم.
 
تبدیل آموزش و آموخته‌‌ها به مهارت، یک اصل بنیادین در آموزش است، و برای این‌که بتوانیم تکالیف و تمرین‌های یک دوره آموزشی را در زمان مناسب و صحیح انجام دهیم، و وقت کافی هم برای انجام آن داشته باشیم، به‌ناچار باید قدری از بار ترافیک آموزشی خود کم کنیم و تمرکز حود را بگذاریم روی دوره و آموزشی که اولویت بیشتر، بهتر و موثرتری دارد.

 https://t.me/moslehiAli

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۶
علی مصلحی

بهلول و شراب

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۲۸ ق.ظ

روزی «بهلول» بر «هارون الرشید» وارد شد. دید «هارون» مشغول نوشیدن شراب است. «هارون» که می خواست خود را از خوردن شراب تبرئه کند، از «بهلول» پرسید: اگر کسی انگور بخورد حرام است؟ «بهلول» گفت: نه. «هارون» پرسید; اگر بعد از خوردن انگور آب بخورد حرام است؟ «بهلول» گفت: نه. «هارون» پرسید; اگر بعد از خوردن انگور و آب، مدتی در کنار آفتاب بنشیند حرام است؟ «بهلول» گفت: نه. «هارون» گفت: پس چطور همین انگور و آب مدتی را در کنار آفتاب بگذرانند حرام است؟! «بهلول» به «هارون» گفت: اگر خاک بر سر انسان بریزند، سر او می شکند؟ «هارون» گفت: نه. «بهلول» گفت: اگر بعد از خاک ریختن مقداری آب بر سر او بریزند، سرش می شکند؟ «هارون» گفت: نه. «بهلول» گفت: اگر بعد از ریختن خاک و آب، شخص در کنار آفتاب بنشیند، سرش می شکند؟ «هارون» گفت: نه. «بهلول» پرسید: اگر همین آب و خاک را با هم مخلوط کنند و از آن خشتی بسازند و کنار آفتاب بگذارند تا خشک شود و بعد بر سر انسان بزنند آیا سر او می شکند یا نه؟ «هارون» گفت: البته که خشت سر انسان را می شکند. «بهلول» گفت: همچنانکه از ترکیب آب و خاک در کنار آفتاب، خشت درست شده و سر آدم را می شکند، از ترکیب آب و انگور در کنار آفتاب نیز شرابی بدست می آید که از نوشیدن آن، صدمه های فراوانی به انسان وارد می شود و لذا شرع آن را نجس و حرام قرار داده است و موجب حد شرعی می شود. «هارون» از جواب «بهلول» حیرت زده شده و دستور داد تا بساط شراب را بردارند. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۸
علی مصلحی

اگر ما مطالعه کنیم، چه کسی «شب‌های برره» ببیند

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۲ ب.ظ
همه ما که به دو جوانک برنامه «دورهمی» «مهران مدیری» که بلد نبودند یک غزل «حافظ» یا «سعدی» را درست بخوانند خندیدیم، خودمان چه‌قدر بلدیم حافظ و سعدی بخوانیم؟ و اگر خوب بلدیم و هنر مطالعه و شعر‌خواندن‌مان خوب است، آیا اگر در شرایط آن دو بنده خدا قرار بگیریم، دست‌پاچه نمی‌شویم و اصطلاحا حافظه‌‌امان سفید نمی‌شود؟

  پایین‌یودن سرانه مطالعه در ایران، یک واقعیت  تلخ اجتماعی است، و آثار زیان‌بار این‌ واقعیت هم به عریان‌‌ترین شکل در همه جامعه مشهود است، و اگر آن دو جوانک هم خوب می‌توانستند، سعدی و حافظ بخوانند،‌ باز نقض‌کننده این واقعیت نمی‌توانست باشد.
اما پرسش این‌است که در به‌وجود ‌آمدن این وضعیت، چه کسی، چه نهادی یا چه شرایطی دخیل و مقصراند؟

  شاید اغلب شما، فایل تصویری از یک روحانی شوخ‌طبع، که در آن روحانی یادشده به لهجه شیرین مشهدی و با طنز و شوخی، خیلی از رفتارهای نامطلوب اجتماعی ما، از جمله فقدان مطالعه در ایران را زیر سؤال می‌برد، دیده‌اید.
اگر خاطرتان باشد، در آن فایل، روحانی یادشده، در توضیح این پرسش که شماها مطالعه نمی‌کنید، توضیح می‌داد که اگر شما مطالعه کنید، پس چه کسی برود «شب‌های برره» ببیند؟

  آقای «مهران مدیری» در برنامه دور‌همی یادشده، همچنین در بخشی ار سریال «شوخی کردم» مدام این پرسش را مطرح می‌کند که چقدر مطالعه می‌کنیم و چرا مطالعه نمی‌کنیم؟ پاسخ ساده به آقای مدیری پاسخ همان روحانی شوخ‌طبع است: اگر ما مطالعه کنیم، چه کسی دورهمی و شب‌‌های برره ببیند؟

بدون تردید یکی از عوامل مهم بی‌توجهی ما به مطالعه، تلوزیون و از جمله برنامه‌هایی است که همین آقای «مهران مدیری» که امروز کاسه داغ‌تر از آش شده باعث و بانی آن هستند. و از آن جمله سریال لوس «شب‌های برره» که فاقد بدیهی‌ترین شاخصه‌های یک برنامه تلوزیون ملی بود.
 اما امروزه تهیه‌کننده و منتفع اصلی این برنامه در یک فرار به جلو دست پیش می‌گیرد که اصطلاحا پس نیفتد، و از موضع حق‌به‌جانب تمام تقصیر‌های خود را بر سر دو جوانک بدشانس خالی می‌کند و خود را اهل و مدافع مطالعه نشان می‌دهد. اما حقیقت آنست که هزینه‌های ملیاردی که باید صرف ساختن برنامه‌های تشویقی برای مطالعه، یا طراحی برنامه‌های مبتکرانه و علمی برای افزایش سرانه مطالعه در کشور می‌شد، صرف آقای مدیری و دوستان ایشان و ساخت برنامه‌های آبکی مثل شب‌های برره شد، تا نه تنها سرانه مطالعه افزایش پیدا نکند، بلکه آن سرانه متوسطی هم که وجود داشت، همراه با شعور اجتماعی و عمومی جامعه سقوط کند، تا مردم به‌جای مطالعه و کتاب، تکیه‌کلام‌های یخ آقای مدیری را یاد بگیرند و فرهنگ گفتاری نازلی بر ادبیات گفتاری جامعه حاکم شود.

شکی نیست که به قول آن روحانی شوخ‌طبع، وقتی مزاج مردم، به شب‌های برره عادت کرد، جایی برای گفتمان مطالعه و کتاب و جست‌وجو نمی‌ماند، و الگوهای رفتاری جوانان و نوجوانان جامعه، به‌جای باباگوریو، بینوایان و هوگو و سعدی و حافظ و قائم‌مقام فراهانی و ملک‌الشعرا، می‌شود: یاورطغرل و بگوری و شیرفرهاد و سالارخان و ... و کودکانمان به جای «ای دیو سپید پای در بند» یا «کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب» و «هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات» و ... «ووی‌گولنزج» و «کته‌کله» و «قازقولنگ» و ... یاد می‌گیرند و این‌ها می‌شود تکیه‌کلام و ادبیات و افتخارشان.

همه باید بخوانیم و بیاموزیم و تقصیر بپذیریم و هریک به سهم خود در ترمیم این عقب‌ماندگی و پر کردن این خلا تلاش کنیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۲
علی مصلحی

بارها برای همه ما پیش آمده که لوام و اشیاء خود را گم کرده‌ایم. فلش‌مموری، موبایل، سررسید، ... و خصوصا کارت‌های بانکی را.
گم‌شدن کارت بانکی را وقتی متوجه می‌شویم که بار دیگر به آن محتاج می‌شویم و هرچه این جیب و‌ آن جیب و ... را می‌گردیم، خبری از آن نیست. یا خدای‌ناکرده زمانی متوجه می‌شویم که پیامکی دریافت می‌کنیم که فلان مقدار از کارت شما کم شد در حالی که خودمان خریدی نکرده‌ایم و کارت را برای خرید به اعضای خانواده هم نداده‌ایم.

  نخستین اقدامی که تا بازشدن بانک و مراجعه برای مسدودکردن و گرفتن کارت جدید، به ذهن‌مان می‌رسد، اینست که موقتا  از طریق اینترنت موجودی را به حساب دیگری منتقل کنیم، یا اقدامات امنیتی دیگر را از طریق دسترسی اینترنتی یا موبایلی انجام دهیم. اما وقتی از طریق درگاه اینترنت وارد حساب خود می‌شویم، تازه متوجه می‌شویم برای انتقال وجه یا اقدامی دیگر، به یکی دو مورد اطلاعات روی کارت از جمله کد «cvv2»، و تاریخ انقضای کارت نیاز هست که متاسفانه نه آن‌ها را حفظ کرده‌ایم و نه جایی یادداشت کرده‌ایم.

از آن‌جا که موقع خرید، یا جابجایی وجه از طریق اینترنت، به شکل فیزیکی از کارت استفاده نمی‌کنیم و فقط به اطلاعات درج شده روی آن نگاه می‌کنیم، حواس‌ِمان نیست که به‌خاطر نسپردن یا یادداشت‌نکردن این اطلاعات می‌تواند مشکل‌ساز شود و زمانی متوجه می‌شویم که کارت فیزیکی موجود نیست و گم شده است. 

این سهل‌انگاری در موارد نادر می‌تواند به سرقت موجودی حساب منجر شود اما در شرایط عادی قابلیت ایجاد استرس و نگرانی تا بازشدن و مراجعه به بانک را به همراه دارد که می‌توان با یادداشت کردن چند مورد اطلاعات روی کارت در جایی امن، با خیال راحت در مواقع لازم به آن مراجعه و از آن استفاده کرد.

 پی‌نوشت ۱:من در نخستین روز سال نو، کارت‌ بانک سپه را گم‌ کردم و وقتی به پنل اینترنتی مراجعه کردم تا موجودی را به حساب دیگری منتقل کنم، تازه حواسم جمع شد که به این اطلاعات که جایی یادداشت نکردم نیاز دارم و بانک هم چند روزی تعطیل بود. البته استرس من به اندازه شما نبود به اندازه خودم بود یعنی ۵۰ هزار تومان کل دار و ندار ما!!!

پی‌نوشت ۲: من از خدمات موبایل‌بانک تاکنون استفاده نکرده‌ام و نمی‌دانم سازوکار آن‌ها هم شبیه اینترنت هست و به اطلاعات روی کارت نیاز هست یا نه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۳۸
علی مصلحی

هیتلر بد است، اما ارزش‌های انسانی خوب

چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ب.ظ

یک پویانمایی در وب‌سایت «چطور» منتشر شده که در آن، دو فرد با نماد A و B دائم‌الخمر، معتاد و با سوابق منفی تحصیلی و تنبلی و ضمنا علاقه‌مند شدید به خوردن گوشت معرفی می‌شوند، و فرد سوم با نماد C آدمی دقیق و منظم معرفی می‌شود که در تمام عمر لب به مشروب و مواد مخدر نزده، به همسرش هم فوق‌العاده وفادار بوده و ضمنا علاقه شدیدی به گیاه‌خواری داشته است.

این پویانمایی در ادامه از مخاطبین می‌خواهد که این سه نماد را ارزش‌گزاری کنند و با این احتمال قوی که اغلب مخاطبین بیشترین ارزش را به فرد «C» می‌دهند، شخصیت واقعی سه نماد را معرفی می‌کند که A و B  که تنبل و اهل مشروب و دود معرفی شده‌اند، «فرانکلین روزولت» سی‌ودومین رئیس‌جمهور آمریکا، و «وینستون چرچیل» نخست‌وزیر معروف بریتانیا بوده‌اند، و آن‌که لب به سیگار و مشروب نزد و گیاه‌خوار بود و هرگز هم به همسرش خیانت نکرد، کسی نیست جز «آدولف هیتلر» رهبر آلمان نازی و خون‌خوار بزرگ قرن بیستم که هزاران نفر را به وضع فجیع به خاک و خون کشید.

اگر چه این نماهنگ قصد توجیه جنایات هیتلر و همچنین ارزش‌گزاری مثبت قوی بر «روزولت» و «چرچیل» و خصوصا دو سه عادت مشروب‌خواری و اعتیاد آن‌ها به مخدر و ... ندارد، اما ناخواسته ارزش‌های فوق‌العاده سودمند و صحیح انسانی مثل تمایل به گیاه‌خواری، پاکی از مشروب و سیگار و مواد مخدر و عدم خیانت به همسر، در سایه شخصیت به‌شدت خشن و منفی هیتلر به نوعی تخطئه و ناخواسته منفی تعریف شده است.

 اطلاعات این نماهنگ اگرچه ممکن است دروغ نباشد، اما کامل هم نیست.  ای کاش به نوعی در این پویانمایی اشاره می‌شد که بخش عمده‌ای از موفقیت‌های شخصیتی همین جناب «هیتلر» ــ که البنه او آن‌ها را در مسیر منفی و خشونت به‌کار گرفت ــ ناشی از همین دقت، نظم، وفاداری و عدم اعتیاد او بود و اگر این عادت‌های مثبت در مسیری درست هدایت می‌شد/شود، قطعنا به‌جای این‌که بخشی از دنیا را به خرابی و خاک و خون بکشد، می‌تواند/توانست به گلستان‌شدن دست‌کم همین بخش دنیا منجر شود.

 از طرفی «روزولت» و «چرچیل» هم اگرچه خیانت و جنایت‌هایشان به نسبت «هیتلر» شاید خیلی کم‌تر باشد، اما آن‌چنان آدم‌های موجه و به‌قولی علیه‌السلامی نبوده و نیستند که این‌گونه بخشی از شخصیت منفی آن‌ها به شکل برجسته مورد مقایسه با بخشی از شخصت مثبت «هیتلر» قرار گرفته و ملاک ارزش‌گزاری قرار بگیرد.

 در این‌که «هیتلر» یکی از برجسته‌ترین جنایت‌کاران و خون‌خواران تاریخ است جای کم‌ترین تردید نیست، اما پاکی از مشروب و سیگار و مواد مخدر و وفاداری به خانواده، ارزش‌های والای انسانی هستند که ممکن است یک آدم جنایت‌کار و خشن هم متصف به آن‌ها باشد و با همین اتصاف خود را برای رفتار منفی هم قوی بکند.

 از طرفی آدم‌های مثبت هم به صرف انسان بودنشان ممکن است کارها یا عادت خطایی داشته باشند، که مثبت‌بودن آن‌ها نمی‌تواند و نباید بر برخی از رفتارهای خطای آن‌ها سایه انداخته و آن‌ خطاها را مثبت جلوه دهد. البته تکرار می‌کنم روزولت و چرچیل خیلی آدم‌های مثبت تلقی نمی‌شوند.
مرتبط:
رشد اقتصادی به روایت چرچیل

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۳۵
علی مصلحی

احترام موثر

سه شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۸ ب.ظ

سال نو بر همه آن‌ها که به نوبودن و نوشدن و نگاه‌ نو و زندگی نو احترام می‌گذارند و برای نوبودن ارزش قائل هستند، مبارک.
 با مرور پیام‌های تبریکی که به‌مناسبت نوروز و عید و سال نو دریافت کردم و کردیم، حس می‌کنم یک یا شاید بیش از یک جای کار حسابی می‌لنگد.
نخست از همه آن‌ها که بزرگ‌وارانه مرا به یاد داشتند و همه آن‌ها که به یادشان بود که عید است و باید پیام تبریک فرستاد و مبادله کرد، سپاس‌گزاری می‌کنم. فقدان برخی از ساده‌ترین مولفه‌های خلاقیت و شخصیت اجتماعی موثر در غالب پیام‌ها، هیچ از ارزش اصلی کار کم نمی‌کند و ارزش اصلی کار نادیده نمی‌ماند، اما ای کاش غالب پیام تبریک‌ دهندگان، پیام‌‌شان کامل بود و اصول ساده مهندسی اجتماعی و مولفه‌های خلاقیت را هم در تبریک گفتن عید رعایت می‌کردند.

 من کمتر از انگشتان یک دست پیام دریافت کردم که در آن با ذکر نام مخاطب قرار گرفته بودم. به عبارت به‌تر کم‌تر از ۵ پیام دریافت کردم که در آن نوشته شده باشد: علی‌آقا یا آقای مصلحی عید/نوروز/سال نو مبارک.
 به‌غیر از این ۵ پیام، تمام پیام‌ها بلااستثنا یک پیام عمومی واحد بود که شخص ارسال‌کننده با عبارت خطابی: «دوست عزیز سلام سال نو مبارک» تنظیم کرده و برای همه دوستانش فرستاده بود و من هم که یکی از دوستان طرف بودم، این پیام را دریافت کرده بودم.

تکرار می‌کنم ارزش این کار به هیچ عنوان نادیده گرفته نمی‌شود، اما چه خوب است بدانیم وقتی ما صمیمانه با ذکر نام شخص را مخاطب قرار داده و مثلا بنویسم: علی جان/ آقای مصلحی عید/ نوروز/سال نو مبارک، تاثیر پیام و احترام ما نسبت به فرد مقابل
فوق‌العاده بیشتر می‌شود و این ذکر نام تاثیر به‌سزایی در عمق بخشیدن و عمیق شدن ارتباط و دوستی طرفینی دارد.
باور کنیم اگر همین پیام ساده را بدون هرگونه متن خلاقانه بفرستیم، تاثیر آن به‌مراتب بیش‌تر از یک پیام کمی مفصل‌تر خلاقانه است که فاقد نام گیرنده پیام است و شخص به‌شکل عمومی «دوست عزیز» به جای مثلا «علی عزیز» مخاطب قرار گرفته است.

جدای از این، ایران بیش از ۸۰ میلیون جمعیت دارد که دست‌کم ۴۰ میلیون آن‌ها توانایی ارسال و دریافت پیام تبریک دارند، اما بیش از ۹۰ درصد این ۴۰ میلیون، چند پیام مشخص خلاقانه را کپی کرده و برای دوستان خود می‌فرستند، به‌طوری‌که شما یک پیام واحد را از طریق چند دوست دریافت می‌کنی.
 
در این‌که همه آدم‌ها آن اندازه از خلاقیت هنری و ذهنی برخوردار نیستند که برای هر دوست خود پیام خلاقانه‌‌ی جدایی تنظیم کنند و بفرستند، تردید نیست. این هنر را آدم‌های معدودی دارند. اما پیام خلاقانه کس دیگری را کپی و نام آن‌را عوض کردن و برای دوستی فرستادن، صورت و تعبیر چندان خوشی ندارد و باور کنیم دوستان ما ترجیح می‌دهند خیلی ساده برایشان جمله ساده و سه کلمه‌ای «سال نو مبارک» را بنویسیم، اما جمله دیگران که چندده بار کپی و دست‌مالی شده را برایشان کپی و ارسال نکنیم.

من خودم برای تمام دوستانم تا آن‌جا که در خاطرم بود، با ذکر نام مشخص پیام‌های تبریک متفاوت فرستادم. برای بعضی فایل صوتی فرستادم، برای بعضی پیامک فرستادم، به بعضی زنگ زدم و برای برخی نیز از طریق شبکه‌های اجتماعی پیام گذاشتم. خیلی هم روی خلاقیت پیامم حساس نبودم، ولی این‌که نام دوستم مشخص و برحسته در پیام باشد خیلی برایم اهمیت داشت.

با همه این‌ها، همه آن‌ها که فرصت عید و نوشدن و بهار و زندگی دوباره را از منظر یک پیام تبریک و یادآوری دوستی ولو ناقص غنیمت شمرده و فروگذار نمی‌کنند، عمیقا شایسته تقدیر و احترام هستند.
مرتبط:
ارتباط بهتر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۸
علی مصلحی